با این بندگان بی انصافت چه کنم؟
پاسخ اینهمه قضاوت نادرست را چطور ندهم؟ چگونه بدهم؟؟؟؟
پاسخ اینهمه قضاوت نادرست را چطور ندهم؟ چگونه بدهم؟؟؟؟
-
رضا در جریان نیست..امشب بهش میگم....
قطع کرد ...دارم مینویسم....
...................................................................................
می خوام خفش کنم... میخواد بیاد خونمون من نمیزارم.....
[IMG]
[IMG][IMG][IMG]
[IMG][IMG]
حمید زنگ زده دارم باهاش حرف میزنم.........................................................
حمید زنگ زده دارم باهاش حرف میزنم....
دیونه... الان حمید 24 سالشه کلاس اول دوم راهنمایی بود من عروسشون شدم... اون موقع هم رضا هم سن حمید .. 24 سالگی رضا رو گفتم نه اونقدر کوچیکتر... من رضا رو قبل از ازدواج و خواستگاری 2 بار اونم با داییش دیدم...
به خاطر کلمات مثبت متن و پاک کردم میخوام دوباره بنویسم....
می دونم علی... حمید ورژنه کوچیکیایی رضاست.کپی برابر اصل... نمی دونم یهویی چی شد.. ولی خیلی بد بود... دارم برات مینویسم....
بهت میگم بزار تو پ خ برات بنویسم....
بازم خدا رو شکر...
من با حمید دعوام شده ریختم بهم....
خوب خدارو شکر یه روز این داداش ما حالش عالیه... چیزی شده...؟
من زیاد روبه راه نیستم...
سلام علی...خوبی...؟
همه خوبیم علی.....
دقیقا الان همینطوریه.....
سلام خوبم تو خوبی..؟ ریحانست....
گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد
و تو هر روز سحر می نشینی لب حوض
تا بیاید از راه
از خم پیچک نیلوفرها
روی موهای سرت بنشیند
یا که از قطره آب کف دستت بخورد
گاه یک سنجاقک ، همه معنی یک زندگی است ..
خانوادت علی برام حکم خونواده ی خودمو داره..چشم اگه لایق باشم دعا میکنم.... برو در پناه علی.....
حاج اقا التماس دعا.... سلام مارو هم برسون خدمت بابایی....
خندیدم علی.. خدا خفت کنه......
از دست داداشای دیونم دارم دیونه میشم.... نیاز به معذرت خواهی نیست.....
گفت: آگه نيستي كز سر درافتادت كلاه
گفت: در سر عقل بايد, بى كلاهي عار نيست
من دیونه دارم گریه میکنم....
اون دیوونه هم مثل تو عاشقه.... همین.... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
