8یا9 ساله بودم بابام رفت سوریه اونم پدری که هیچ وقت بغلمون نکرده بود و احساساتش رو نشونمون نداده بود امابازم حسی که رفتن اون به من منتقل کرد مثل یتیم بودن بودتویی اون 13 روز اینقدر گریه کردم که داغون شدم بعد از اون دیگه یاد گرفتم دیگه نه برای چیزی گریه کنم نه به کسی دل ببندم