kamrava
پسندها
2

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه دیگه مزه اش به همون اولین بار بود واقعا به دلم نشست آخه تو نمیدونی چقدر قشنگ گفتی دوست دارم هیچ وقت یادم نمیره پوریا
    باشه دوست داری زنگ بزن توی همون ساعت قبلی نمیدونم چرا جدیدا خداحافظی ازت سخت شده
    خب من خیلی به تو فکر میکنم خیلی زیاد همیشه هم دلم میخواست تو تموم لحظه ها کنارم باشی ولی حیف که نیستی حیف
    میدونی فقط به اینجا ختم نمیشه وقتی ببینمش داغ دلم دوباره تازه میشه حالا ولش کن پوریا من باید برم خیلی کار دارم بشینم اونارو بنویسم
    آره دیدم ایشالله مراتب بالاتر
    تو بهم گفتی بهش فکر نکنم یه چیز میگم عصبانی نشیا
    دو شب پیش تا خود اذان صبح گریه کردمو غصه خوردم که چرا این حماقتو کردم یعنی اصلا خواب به چشم نمیرفت داشتم دیوونه میشدم
    میدونی پوریا این تندیستو بزار کنار و بعداها به مادر زنت تقدیم کن چون مامان من عاشق این رتبه های علمیه خیلی ذوق میکنه میبینه مم واست دعا میکنم ایشالله پزشکی ساری قبول بشی فقط تو دعا کن من این ترم مشروط نشم والله مامانم منو میکشه نمیدونم چرا درسم اینطوری شده همش تقصیر اون پسره ی عوضیه
    یعنی تو واسه قبول شدن تو دانشگاه اینقدر خرج کردی بابا بی خیال رشته ی معمار از رشته های پر خرج توی رشته های فنیه ولی باور کن من در طول یک ترمم به اندازه ی 50000 تومن هم خرج نمیکنم یعنی خب دلم میسوزه که بخوام اینقدر از بابی پول بگیرم به خصوص اینکه داداشم دانشگاه آزاد میره و یه عالمه خرج اون داره فقط ای ن ترم دو به اندازه ی 100000 فکر کنم خرج وسایلام شد اون هم خب مجبور بودم برای دانشگاه قبول شدنمم اصل کلاس نرفتم شاید فقط 10000 تومن پول دو تا کتاب تست دادم و نشستم و کتابای درسیمو خوندم اگه مامانمم میداد قبول نمیکردم
    بابا بی حیال به من فقط بگو نقشه ی خونه بکش در ضمن عکس تندیستو برام بزار قربونت برم
    دیدی من بهت میگم درس بخون میگی نه من درس زیاد میخونم و از اینجور حرفا..........
    نه بابا نمیشه من گوشیم سیم اتصال به سیستم و نداره باید میریختم تو گوشیه داداشم بعد بلوتوث میکردم برای خودم بعد میرفتم پرینت میگرفتم الانم که داداشم نیست
    سلام خوبی پوری میدونی چی شده تمام اون داستان های کوتاهی که بهم داده بودی و باید میرفتم پرینت میگرفتم ولی یادم رفت حالا فردا کلاس دارم مجبورم بشینم همه رو بنویسم
    خب تو پسر خوبی به نظر میومدی من هم دنبال کسی بودم که حرفمو بفهمه و درکم کنه از همون اوایل هم احساس بدی بهت نداشتم
    بی مزه..مگه بهم دست زدی که میگی سردم نه خوبه خوبم.ببین فکر کنم داداشم اومده شاید بیاد پشت سیستم اگه بی خداحافظی رفتم ناراحت نشی گلم
    خب حالا ناز میکنه آخرم خودت میای پیشم من میدونم دیگه تازه مگه راحت بودن فقط به گریه کردنه
    نه بابااز سایت گرفتم دیگه
    خب جلوی تو گریه نمیکنم تا ضعفمو نشون بدم آقا توی خلوتم گریه میکنم
    اتفاقا من اصلا آبغوره نمیگیرم و گریه هم نمیکنم به خصوص جلوی تو
    همون بهتر که نیستم چون اگه پیشت بودم خدا میدونه که میخواستی چه سیلی راه بندازی
    چرا دلت تنگه شده من که دیروز پیشت بودم ببین مامانم هی تو اتقم رفت و امد میکنه اگه دیدی جواب ندادم خودت بدون دیگه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا