نه هنو نسوختن 
-
بوی سوختنی میاد!! نکنه لوبیا هام سوختن؟!!
پریدم!
ایشالا ایشالا
به خودت بخند دخمل لووووووس
شهزاده ی رویای من شاید تویی! اونکس که شب در خواب من آید تویی! تــــو!! :دی
به عشخ سفره ؟!!!!
نمي دونم والا!
خرابه مصوم...اعصاب نذاشته!
خبرا كه پيش تو هه
البته منم يه چيزايي داورام:دي
اونور...
:دي
فعلا كه سرش گرمه.ولش كن :دي
فك كنم فعلا سرش جاي ديگه گرم شده..شايد يكم بمونم؟:دي
خواهرم زمان تعيين كرده واسم!بايد برم اين ساعتاي آخرو كنارش باشم!!
زودتر ميومدي خو!
اه!..همين الان گفت وقتت تموم شده!(گفتم شايد يادش بره...)
تو نبايد بگي اومدي؟هان؟
از كي اينجايي؟
كلي كارت دارم ولي كم كم بايد برم!
خو راس میگه بشین درس بخون . تا برات سفره بخرم
خواهش عسيسم
باوشه حتما :دي
ايشالا اونجام برف مياد عجله نكن
من برم
فهلا
تازه ادم برفي هم درست كرديم :دي
ولي اينجا تا دلت بخواد برف اومد
بيا يه كم برات نگه داشتم :دي
برف مي خواي ؟ ميخرم برات :دي
مگه اونجا برف نيومد ؟
ها ؟ نه كي ميگه بده خيلي هم خوفه
ها بده اون بالايي رو الكي گفتم
خو بوگو بابا ، چي بهتر از اين
بوگو ما هم تاييد ميكنيم :دي
چرا بابا قبوله ، ما كه قبول داريم :دي
نه يه بار تو دلت گفته بودي ، من يادمه :دي
سیلام سیلام . خوبم . خوبی تو ؟ چه خبرا ؟!
فرق میکنه:دی
عجیب غریب نه...
حسمون قوی تره:دی
اوهوممم قبول داره حستو -
بارگذاری...
-
بارگذاری...