شب میام مسنجر تعریف میکنم. فهلا سرم درد موکونه برم خرص بخورم بخوافم
-
اين آوا هميشه ذهن بچه ها رو منحرف مي كنه:دي
سلامتي
بن كتاب گرفتي تو؟
کلاس تاریخ داشتیم یه کار باحالی کردم
سیلام میسی . تو خوفی؟
سيلام عسل مسل
خوبم تو خوبي؟
حاج خانوم كيه؟:دي
خو هممون پير شديم ولي تو نميخواي قبول كني ديگه به هر حال حقيقت تلخه عين ته خيار :دييييييييييييي
شبت خوش معصوم ژوني ام بسي مشعوف شدم از ديدارت
باي باي
معصومه ژونم یه عالمه از مصاحبت و ورزش باهات لذت بردم...
گلم خوب بخوابی...
اي بابا معصوم ژوني پير شديم رف موهامون شده عين دندونامون :دي
آره خونه ی خوبیه...! جاتو سبز میزاریم...
پس نمیاد؟! ای بابا...
بهش گفتم همه به هم محرمیما...انگار باور نکرده...
اکشال نداره باو...
همین تعدادم خوبه از هیچی بهتره لاقل تو این تورم...
همينو بوگو والا
تو خونه دانشجویی ما همه چی پیدا میشه...!:دی
نگار تو راهه...
گفته خودشو میرسون...
حالا بیا ما به کم خودمون رو گرم کنیم تا بیاد اونم...
[IMG]
این بچه ها بو میکشن...
تا میفهمن بغل بازی راه افتاده پا میشن راه میفتن تو خونه...!!!
حتما این گوشه کنارا واستادن...
یه چند دقه نفس بگیریم دوره بعدی رو بریم...
یه یار اضافه هم آوردیم...اونم داره لباساشو عوض میکنه بیاد تو زمین...
بردمش بابا دكترش نافهمه يه خورده
دكترم دكتراي قديم :دي
ها خيلي نامردن دوباره قطم كردن ولي وصل شدم باز :دي
نتم سكته ايه اصن :دي
آخ ژون آخ ژون...
چقدر دنیا خشنگه معصومه ژون...
دقت کردی؟!
چه حالی میده محرمــــــــــی...:دی
از این بغل به اون بغل...
هین؟!
خو باشه...
پس به منم محرمی؟!چه خوب...:دی
یادم باشه بیام بغل بازی...:دی
مخسي تو چطوري ؟
نميدونم فكر كنم توطئه دشمنان بود ميخواستن دست ما را از نت كوتاه كنن :دي
دل ما ديگر در حال پوكيدن بود
زود بغل بازی با این عشخ ما رو تموم کن...
خوشوم نمیه...
سلام. هیشی
سيلام معصومي ژاني خودمان
چطوري ايا ؟ دلمان برايتان به قد سر سوزني گشته بود
نیدونم خو
خوفم. اون چیزه پاک شده آخه
هستم همین ورا! تو لاک تنهایی خویش
!!!!
سلام عزیزم
مرسی عالیم
شما خوبی؟
کچل خودم چطوره؟
راست میگی ژیگرم ؟!
طلاخم نده نههههههههههههههههههههههههههههه
ئه ؟ خو تو چطوری میرفتی پیشش ؟!
نموخوام ... همون طلاخ هیجانی تره [IMG] -
بارگذاری...
-
بارگذاری...