ببخشین نمیدونستم با موبایل اومدین این همه اذیت کردم سخت بود نوشتن
اگه شوخی کردم به دل نگیرینا من کلا با مهندس شیمیا به خاطر داداشیم شوخی میکنم:Dتازه ارفاق کردم بهتون نگفتم شیمی:D
تو را من چشم در راهم
شباهنگام،
كه می گیرند در شاخ تلاجن، سايه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛
تو را من چشم در راهم
شباهنگام،
در آن دم كه بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند؛
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پای سرو كوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی كاهم؛
تو را من چشم در راهم