island1991
پسندها
2,320

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برای تو...





    بی تو به هم ریخته تر از باغ


    طوفان زده ام


    عبورم ده از کوچه عشقت


    و بخوان مرا با همان لحن همیشگی


    دعوتم کن به سفره دلت


    لحظه ها رو می شمارم تا دوباره ببینمت


    تا دوباره به نظاره لبخندت بنشینم



    و آهنگ عشقم را برایت بخوانم


    و دوست داشتن را برایت کامل کنم
    باشه برات میارم
    منم جهانو حذف کرده بودم این ترم برداشتم
    پس همکلاسیم :دی
    همون فردا میدم بهت اگه پیدا کردم، اگه هم خودم نداشتم میسپرم بچه ها تا 5شنبه برات پیدا میکنیم نگران نباش
    دیگه برو بخواب;)
    اووووووو
    مگه هم گروهی نداری:دی
    برداشتتون رشته یا خارج شهر؟
    میخوای ازین پروژه های قدیمی بت بدم؟
    که بچه ها برداشت کردن؟
    امیری موقع ما خودش یه سری پوستر پاورد بهمون داد
    کاربرد که مقطع لازم نداره
    شما نماها رو سه بعدی میکنین و میچسبونین به هم

    اول ترکیب حجمیای امیریو بکش:دی مهم تره:دی
    عکس داری از مدرسه؟
    مشکل همیشگی من :دی
    تموم کردم هنو این مشکلو دارم

    بگو چیا داری بگم بهت :D
    دختر تو درس و زندگی نداری؟؟؟؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    چیه ؟ چرا اینجوری می نگری؟
    خب منم ندارم:razz:
    .

    الهى در شگفتم از آنکه کوه را مى‏شکافد تا به معدن جواهر دست‏یابد
    ولی خویش را نمیکاود تا بمخزن حقائق برسد . . .
    .
    خدا گوید : تو ای زیباتر از خورشید زیبایم

    تو ای والاترین مهمان دنیایم
    شروع کن ، یک قدم با تو
    تمام گامهای مانده اش با من . . .
    .
    می سپارمت به خدا
    خدایی که هیچوقت نخواست تو را به من بسپارد..!
    سرمشق های آب،بابا یادمان رفت / رسم نوشتن هم خدایا یادمان رفت
    شعر خدای مهربان را حفظ کردیم / اما خدای مهربان را یادمان رفت . . .


    خوش به حال باد...!

    گونه هایت را لمس می کند

    و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!

    کاش مرا باد می آفریدند ...

    همانقدر بخشنده و آزاد ...

    و کاش قبل از انسان بودنت،

    تو را برگ درختی خلق می کردند؛ ...

    عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

    در هم می پیچند و عاشق تر می شوند.

    به خیالم نطفه ی سیب را به وقت عشق بازی برگ و باد بسته اند...
    فراموش كردنت

    برایم مثل آب خوردن بود

    از همان آبهایی كه می پرد

    توی گلو و سالها سرفه می كنیم
    مقابل دریا كه می رسم

    فقط برای چشمهایت دعا می كنم

    اما تو هرگز مستجاب نمی شوی

    ...ببار

    ببار كه باز باورت كنم

    ببار در همین كوچه پس كوچه های بارانی

    ببار در همین كوچه مهتاب

    راستی قرارمان

    "همان ساعت "نمی دانم

    ساعت لجوجی كه هیچ عقربه ای

    روی شانه هایش به خواب نمی رود

    یادت نرود

    تو ، همیشه فرصت كوتاه منی برای شعر

    تا می آیم زمزمه ات كنم

    زود تمام می شوی

    می دانم سالهاست

    ساعت قرارمان

    یك دقیقه به هیچ است

    و من همیشه فقط یك دقیقه

    ...دیر می رسم
    کمی بیشتر از یک آسمان دلم گرفته است ...چه دنیای کوچکی داری خدا .. برای هضم دلتنگی های من !!
    من به دنبالت

    هزار برگ

    هزار جوانه می شوم

    تن ِ شب

    پر از باغ های رؤیائی ست

    من به دنبالت

    هزار گل

    هزار پروانه می شوم

    مثل تقدیر ِ بی برو برگرد

    می دانم عاقبت

    من به دنبالت

    هزار دیوانه می شوم
    سلام دوست خوب و عزیزم. امروز یاد اولین روزی افتادم که عضو باشگاه شدم و تو اولین نفری بودی که باهات دوست شدم
    دوستت دارم موشی....
    من قربونت برم آجی...

    دلم واست تنگ شده...

    آخرین پیامتو تو شمالی ها دیدم...

    چرا این همه دلگیری؟...

    غصه نخور پیر میشیا...

    من آجیه پیر نمیدوستم....
    باس جوون باشه یا حداقل دلش جوون باشه...
    سلام سلام آجی گل...

    چطوریایی؟
    امیدوارم حالت خوبه خوبه خوب باشه...

    چ خبرا؟
    خوش میگذره؟...
    امیدوارم تمام خبرات خیر باشه و خوش...
    روز گارتم ایشالا بهاره بهار باشه هیچ خزونبی هم توش راه نداشته باشه...

    مراقب خودت باش...

    روزگار بهار...

    شاد زی...
    یک عصا تو دست من مي تونه يه سگ هار رو دور کنه .
    يک عصا تو دست موسي درياي بزرگ رو مي شکافه .
    بستگي داره تو دست کي باشه .
    يک تيرکمون تو دست من يک اسباب بازي بچگانه است .
    يک تيرکمون تو دست داوود يک اسلحه قدرتمنده .
    ... ... بستگي داره تو دست کي باشه .
    دوتا ماهي و پنج تيکه نون تو دست من دوتا ساندويچ ماهي ميشه .
    دوتا ماهي و پنج تيکه نون تو دستاي عيسي هزاران نفر رو سير ميکنه .
    بستگي داره تو دست کي باشه .
    همونطور که مي بيني، بستگي داره تو دست کي باشه .
    پس دلواپسي ها، نگراني ها، ترس ها، اميدها، روياها، خانواده ها و نزديکانت رو به دستان خدا بسپار چون ...
    بستگي داره تو دست کي باشه .
    یه چرندی هم مد شده جدیداً همه میگن :
    "ولش کنید بره اگه برگشت یعنی‌ واقعا مال شماست"
    کـــفتر بازی داریم می‌کـــنیم مگــــه ؟!؟!؟
    سلام دوست مهندس عزیزم

    از شما برای شرکت در دومین مرحله مسابقات طراحی تالار معماری که با هدف آموزشی ( با همراهی چندین تن از اساتید تالار) با موضوع طراحی یک صندلی خلاقانه برگزار میگردد دعوت میکنم
    امیدوارم با شرکت در این مرحله مسابقه ما رو همراهی بفرمائید

    مسابقه طراحی شماره 2 – طراحی یک صندلی خلاقانه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا