ارمغان جان من اگه دست شفايي داشتم.. گلي هم بر سر خوده ناتوانم ميكاشتم..
من غلو نميكنم. من نميخوام با حرفام تو رو بيشتر از اون چيزي كه هستي جلوه بدم.. من فقط غبطه صفا و صميميتت هستم. خاك پاك تايپيك"الو خونه خدا" و "من بلد نيستم" ... پر از رايحه صدق و صميميت بي آلايش توئه.. دنياي ما آدم بزرگا هر چقدر هم بد باشه باز يه نكته اساسي داره واسه اينكه توش سر افراز باشي و يك آدم .... سعي كن اگه بزرگ شدي... حقيقت رو قربوني ريا و دروغ نكني..اگرچه خيلي به منفعت باشه دروغ مصلحتي هم نگو.. دلم واسه اذيت كردنات تنگ ميشه..آخه هروقت هوس كتك خوردن ميكردم ميومدم و خلوتت رو به هم ميزدم..نميدوني چه لذتي داشت سر نمازت بيام و از جلوت رژه برم..
دلت روباز كن.. ماها هم ميريم..يه روز..شايد خيلي سخت تر از تو.. شايد با يه تيپا ويا تو حسرتي بالاتر از حسرت هاي تو.. به دوستاي همرايت به آدماي خوشبخت ديگه فكر كن. دنيا بزرگه حتما ميتوني يه جاي ديگه اي هم واسه دل دل كردن هات پيدا كني
گريه نكن