hamid_eli
پسندها
408

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام حمید جان :D
    والا هستم.داشتم پول دانشگاه رو میریختم به حسابشون و کنفرانس سونی رو میخوندم :D
    بابا دمت گرم،عجب متنی بود،حال کردیم :D پ.خ هم میخونم میجوابم!
    خبر خاصی نیست...هستیم مشغول کشیدن طرحام هستم واسه استخرها دیگه باید تمامش کنم زودی تا تحویلش بدم...
    .
    شماچی؟
    سلام خوبی

    منم شب وقت نکردم بیام اخه مهمونی بودم

    خبر هیچ

    شما چه خبر
    عه یعنی پس من میگم لالا باید نی نی باشم ک میگم اره:razz:
    .
    .اوکی خوشحال شدم از هم صحبتی باشما...
    .
    .امید وارم شب خوب وخواب آرومی داشته باشین...فعلا شب خوش;)
    عه زاینده رود؟ یادش بخیر پار سال بودم اونجاه خیلی باحال بود:smile:
    .
    پس شماهم خسته هستین!!
    .
    آره مشغول کشیدن طرحام بودم...
    .
    باز چه خبرا/کی میخواید لا لا کنید/
    خبر خاصی نیست...
    .
    جاتون خالی بودم مهمونی همین الانا اومدیم خونه...........عصریم بایکی از دوستانم رفتیم مرکز خرید ی گشتی زدیم اومدیم خونه...دیگه چی بگم/
    .
    اها دیشب تاصبح ساعت6بیداربودم صبح فقط2ساعت لا لا کردم.واسه همین الان چشام شده عین چشم بادومیا:biggrin:
    .
    شماچه خبرا؟
    سلام خانم محترم.......شبتون بخیر.......خوبیدشما؟....میسی مچکرم ...........منم از سهم خودم ب شما این عیدا تبریک میگم;)
    همچین میگه چشم سیاه اینگار همه ی آدم ها یک جفت رنگین کمون تو چشمشون دارن :|
    از اصفهانی ها ...چیز....چی بگم...اونقدرااااااااااا خوشم نمیاد :D ولی آبادانی ها رو می پرستم،در نتیجه نصف پدرت واسه ما،بقیش مال شما اصفهونی های چیززززززززززز!
    شوخی باو،جنبه داشته باش.گریه نکن بابا شوخی کردم.اههههه.گریه کرد :| اصا اصفهانی ها رو هم میپرستم.خوبه؟! بجای اون چیززززز بزار گُل،خوب،مهربون :| والللا.

    نکنه خوابی؟
    خواباللالالالولولوووووو :|
    ---
    "آخیش" یعنی چی؟ یعنی از دست من راحت شدی؟
    در اینجور مواقع هست که باید بهت گوش زد کنم بدون من نمیتونی نفس بکشی ( شکلک "نمیدونستی بدون" )
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/377634-تبلچ-امام-علی-جونمونه-بیا-تبلیک-بگو-لوز-پدل-مبالکککککککککککک
    والا تو هم مث من خوش خوراکی :D
    آدم باید خوش خوراک باشه .
    آره قلیه ماهی یادم رفت.
    وای خاک تو سرم،ماهی صبور هم یادم رفت.بهترین ماهی ای که در طول عمرم خوردم و خواهم خورد،همین ماهی صبور هست.نمیدونم میشناسیش یا نه ولی محلی ـه همین آبادان و خوزستان ـه.خدای ماهی های اینجاست :D
    والا عاشق سیب زمینی هم هستم،تُخمه هم که جزو امور اصلی زندگیمه.موقع فیلم و فوتبال هم که بادوم کوهی (پاسورک،به قول آبودانی ها :D )
    نگفتم آبادانی ام؟! :D
    خوب شد از خودت گفتی،بازم میخوااااااااااام :D
    اصن حق با تو :D
    اصن من چند شبی ـه احساس میکنم خیلی یکی ـو دوست دارم و عاشقشم و اصن یه وضعی ! :D
    خوبه؟! (الآن دارم با چسب دو قلو دلت ـو به هم میچسبونم :D نگی محسن پست ـه :D )
    ---
    چشمام مشکی درشت به اندازه دماغته :D زورت نیاد دیگه،طبیعته!باید قبولش کنی :D
    ---
    شکمو؟بستگی داره منظورت چیه،اینکه همیشه در حال خوردن باشم،نه اصلا،ولی اینکه هر چیز خوشمزه و قشنگی بزارن جلوم و ناز کنم بگم نمیخورم،نه به هیچ وجه :D ته دیگ مکارونی (سیب زمینیش) رو خییییلی دوست دارم.مرغ و همبر هم نصفی از بدنم رو تشکیل دادن.اگه توی خوابگاه، ناگت مرغ و همبر نبود،تا الان منفی صد و هفتاد کیلو (!) وزن داشتم :D به قول برادرم،دارم تبدیل میشم به مُرغ :D همه ی میوه ها رو هم دوست دارم.خیار و سیب زرد رو میپرستم :D

    (حالا من حتما باید بپرسم ازت یا خودت،خودت رو لو میدی؟! بگو ببینم :| نزار با زور بازو ازت حرف بکشم :| )
    عسلام دوست گلم...
    .
    .شب بخیر....خوبی شنا؟
    .
    .واقعا؟ امیدوارم هرچی زودتر ایشون خوب شن...
    .
    .
    .اتفاق تمام دخترا عموام.ودیگر دخترای فامیل بودن...اما ن بخدا بحث دختر نبود...چون خیلی شلوغ بود منم مجبور بودم از لباس اسپرت استفاده نکنم وجاش لباسای مجلسی بپوشم...واسه همین نمیتونستم با اون لباس زیاد دلا بشم دیگه چنین اتفاقی افتاد...:(
    .
    .حالا چه خبرا خوبی؟ شما...
    توروخدا یکی بیاد اینو جمع کنه! lol !
    عمو،من همه رو دوست دارم،چه این چه اون!
    من توی زندگیم فقط منتظر یه چیز بودم،آماده شدن غذا واسه ی خوردن!
    بابا چرا حرف میزاری تو دهنم بچه پررو!
    دیشب تا 3 داشتم می تایپیدم تو فروم خدا و فیزیک،بعدش هم یه دست جنرال بازی کردم با برادرم.این هم از اخبار روز زندگیم!
    آقا حرصم سرازیر شد خوبه؟!؟
    (آبرو نمیزاری که ظالم :D آبروریزی نکن کثثثثثثثثیف،حالتو میگیرم :D فقط صبر کن!خُر و پُفوووو)
    سلام ظهرتون بخیر....
    .
    .
    مرسی ممنونم...اره خیلی خجالت کشیدم ی لحظه حالا درصورتی همه داشتن بهم دل داری میدادن!!!
    .
    آره از زیر ناخن انگشترپام خونه اومده بود:crying2:
    .
    .چون یک سری از فامیلا ک از تهران اومدن ویلا نداشتن ک واسه همین بودن خونه ما...منم تا بیام خونه شد1تابیام نت شد2درهرحال خیلی خیلی عذرمیخوام ک منتظر شده بودین....
    .
    .
    مگه چی شده دایی شما؟!!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا