gol morad
پسندها
60

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چقد سخته بخوای بی تفاوت از کنار کسی رد شی که عجیب ترین حس دنیا رو باهاش تجربه کردی...
    سخت تر از اون،
    اینه کسی که یه زمانی تمام دنیات بود
    حالا به چشم یه آشنای دور نگاهت کنه!! :|
    دلتنگم !

    دلتنگ نگاهت ، راه رفتنت ، حرف زدنت ...

    من به اندازه وسعت چشمان تو ، غمگینم .
    ...
    به انداره برق نگاهت نگرانم .

    تو به اندازه " تنهایی " من شاد بمان .
    با پسر من چیکار دارین می خواین از را به درش کنین:surprised::D
    نه پسرم اوجور دا دییر

    بو قیزلار کیمده اولمیا بولاری دا ایستسن کیشیده شادمهرررررررررررررررررررررر
    شاید هر سال همین جمله را بنویسم



    لبخند بزن

    بى لبخند تو

    سال من نو نمى شود
    برای جلبِ اعتمادِ تــو از همه میگذرم .. که تنها شم

    می ارزه که به خاطرت .. تو جمع از قبل سربه زیرتر باشم !

    همه همیشه باورم کردن .. تو شک کنی به من می ترسم*

    هیچوقت از ارتفاع نترسیدم.. ولی از افتادن می ترسم

    من با کسی دعوا نمیکردم .. ولی به خاطر ِ تو جنگیدم

    باور نمیکنم منِ مغرور دارم به تـــو جواب پس میدم!

    من قانون ِ خودمو واسه تــو حاضرم شدم بشکنم اینجوری

    همیشه م به تو وفادارم وقتایی که خیلی ازم دوری *

    من به صدات انقدر معتادم! که با دو روز قهر تو می میرم

    تو بدترین شرایطم باشم صدام کنی آروم میگیرم

    معنیِ هر نگاتو میفهمم حتی تو یه اتاق ِ تاریکم

    صدام بزن تا مطمئن باشم یادت نرفته اسم ِ کوچیکم

    اون شب که روی پله ها بودیم دلم میخواست یه لحظه برگردی

    واسه بغل کردنِ من باید از فرصت استفاده میکردی

    از تو به اندازه ی این مدت شام دو نفره طلبکارم

    من دست به هر کاری زدم واست.. چرا نمیفهمی دوسِت دارم؟
    تو بالکن نشستم بیرون ِ جشن ..

    سکوتِ تو رو منعکس میکنم


    میدونستی من بر خلافِ همه

    تنهایی رو تو جمـع حس میکنم؟!؟


    می دونستی واسه رسیدن به تــو

    سرنوشت و دستکاری کردم خودم ؟


    می دونستی که اتفاقی نبود

    هر بار از جلو چشم ِ تــو رد شدم ؟


    * من عمدا دم ِ گوشت حرف میزدم

    که خم شی به سمتِ گلوی منو !


    پتو رو کنار میزدم توی خواب

    تا شاید بپوشونی روی منو


    من عمدا گرفتم دستِ تو رو

    که ناخواسته به نبضم عادت کنی


    خودم کاری کردم که حساس شی!

    به اطرافیانم حسادت کنی!!


    پیشِ دشمنام بردمت خواستم..

    ببینم که از من دفاع میکنی


    که ثابت بشه دوست داری

    منو همونقدر که ادعا میکنی!!؟
    چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز میکنه ؟

    این فاصله داره منو بی تو مریض میکنه !

    اینکه نگات نمیکنم یعنی گرفتارِ توام !

    رفتن همه .. ولی نترس! منکه طرفدار ِ تـوام

    هر چی سرم شلوغ شد رو قلبِ من اثر نذاشت

    بدونِ تو دنیای من انگار تماشاگر نداشت

    منو نمیشه حدس زد با این غرورِ لعنتیم

    هیچوقت نخواستم ببینیم تو لحظه ی ناراحتیم

    میخواستم نبخشمت !!! .... یکی ازت تعریف کرد !

    دیدن ِ تنهایی ِ تو منو بلاتکلیف کرد..

    بیا و معذرت بخواه !!!! از جشنی که خراب شد !

    از اونکه واسه انتقامم از تو انتخاب شد !

    از هدیه های بی جواب.. از بوسه های اشتباه *×

    از گریه های بی پناه .. بیا و معذرت بخواه *×
    اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی

    حالا که عاشقت شدم تـو اعتنا نمیکنی ! *

    دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منو

    هنوز همه حال ِ تو رو از من فقط میپرسن و....

    با اینکه با من نیستی .. دیوونه میشم از غمت

    اصلا نمیخوام بشنوم که اشتبا گرفتمت !

    داشتن ِ تو کوتاه بود.. اما همونم کم نبود

    گذشته بودم از همه ....هیچ کس به غیر تو نبود *

    حقیقت و میدونی و ازم دفاع نمیکنی...

    کنار تو می میرم و تو اعتنا نمیکنی !

    مردم تو رو از چشم ِمن امشب تماشا میکنن

    فردا غریبه ها منو پیشِ تو پیدا میکنن !!

    کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری *

    به روم نیاری که چقد میخوام که از پیشم نری *

    هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم *

    حتی واسه ی رفتنت پیش ِ همه محکوم شدم*
    من یکم دیگه میرم شام کوفت کنم الهی شام آخرم باشه:cry:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا