garshasbi-m
پسندها
202

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مشکل فنی مال خیلی قبله ..که سریع هم حل شد..گذشت تا الان که همین قضیه ازمایش پیش اومد ..فکر کنم بخشی از سوخت رو برا ازمایش همون شرکت روسی برده که طبق قرار قبلی هم بوده ..
    راه های اثبات وجود خدا :
    1)راه فطرت..........
    2)راه های علمی و شبه فلسفی.........
    3)راه های عقلانی و فلسفی........
    هر کدام را که خواستید بحث کنیم(عین عبارت کتاب)
    ادامه بحث: مقدمه سومی که باید بگوییم:ما خدای کامل و نا محدودی را جستجو میکنیم نه یک شی را در میان اشیا دیگر از اشیا این عالم پس ما خدا را در صفحه زمان و مکان جستجو نمی کنیم . سوال: ایا اگر ما به وجود خدا عقیده داشته باشیم باید به محدود بودن مکان معتقد شویم.انیشتن معتقد است که فضا یا جهان محدود است مترلینگ می گوید نه فضا محدود نیست. ایا محدود بودن یا نبودن فضا در مساله وجود خدا تاثیر دارد؟ جواب منفی است. بعضی ها میگویند که وقتی این فضای دنیا تمام شد فضای خدا و ملاکه شروع میشود. این حرف نا مربوط است.
    اولین باری که شوروی ها گاگارین را به فضا فرستادند در روزنامه خواندم که گاگارین بیشتر از هر کسی به خدا و ان عالم نزدیک شد.
    اینگونه نیست. خدایی که بخواهد در کنار این عالم و تامرز این عالم باشد که او اصلا خدا نیست. خدا در همه جا هست.
    اوست خدا در اسمان است و در زمین است (انعام ایه 3)
    احسنتم. من هم منظورم همین بود (اثبات) ما زوایای مثلث را اول اثبات کردیم و بعد ان را درک و احساس کردیم و اگر قوه تعقل نداشتیم مانند حیوانات که حواس هم دارند و قرنهاست که زندگی میکنند اما دستاوردی ندارند میشدیم و الان حتی نمیدانستیم که مثلث چیست.یک ماهی چون ماهی است تا اخر عمر اگر در دریای خزر زندگی کند نخواهد فهمید که اقیانوسها وجود دارند. اما انسان پا را فراتر از حواس پنجگانه می گذارد و حرف از منظومه شمسی به میان می اورد. و پس از ان با حواس خود به کرات دیگر سفر میکند. پس این نیست که ما بگوییم هر ان چه که احساس نمیکنیم وجود ندارد بلکه میتوان درباره ان فکر کرد و ان را با استدلال رد یا تایید نمود. نویسنده میخواهد بگوید اثبات خدا از راه تفکر و تعقل و استدلال است و حواس انسان را به بحث راه نمیدهد.
    سلام مثال خورشید از خودم بود و من گفتم کسی اون رو از نزدیک ندیده البته نباید تو کار نویسنده فزولی میکردم. بگذریم.
    سلام ...راه میفته ..خوبم راه میفته اخوی... سوخت گزاریه اولش که انجام شد ..حالا هم که سوخت رو خارج کردن برای ازمایش طبق قوانین اژانس.. گفتن امنیت مهمتره..انشا الله به زودی راه میفته ..اصلا دنبال اون کتابه هم نرفتم .. اصلا اون موضوع کتاب یادم رفته بود حقیقتش وقتش رو هم ندارم..به مطالعه عادی خودم هم این روزا نمیرسم ..گشتن و خوندن سایتا انقلابی و ضد انقلابی تمام وقتم رو گرفته ..از زندگی افتادیم دادا..ههه ههه
    . کسی خورشید را از نزدیک ندیده اما میگوییم و همه باور داریم که علت نور روز خورشید است. پس مواردی از این قبیل وجود دارد که حواس انسان از فهمش عاجز است اما انسان او را درک میکند خورشید که دیگر قراردادی نیست. یا مثالا (محالات) میگوییم مجموعه زوایای داخلی هر مثلث 180 است اگر یک روزی مثلثی پیدا شود که مجموعه زوایای داخلی اش 200 باشد چطور؟ میگویند محال است. همین محال را انسان حس نکرده ولی درک میکند. نتیجه دوم اینکه ان چیزهایی که از قلمرو حواس انسان بیرون است قابل تحقیق واثبات یا نفی پذیر است. اول موجودات اوست اخر موجودات هم اوست.(حدید ایه3)
    سوال؟ ایا وجود خدا اثبات پذیر است؟ در قرون جدید این تفکر از اروپا شروع شده که وجود خدا برای انسان اثبات پذیر نیست. نه اینکه وجود خدا را انکار میکنند.بلکه میگویند وجود خدا نه برای انسان اثبات پذیر است و نه میتوان ان را نفی کرد. در واقع هم به مادییون (کفار) اعتراض دارند هم به الهیون. می گویند ابزار تحقیق در این مساله به انسان داده نشده است. انسان تنها حواس پنجگانه دارد که با ان می تواند اثبات و نفی کند و خارج از محدوده حواس انسان امکان وجود یا نفی هست اما انسان از او خبر ندارد. پس بشر نباید وارد این مبحث شود. این تفکر درست نیست زیرا مواردی وجود دارد که حواس پنجگانه بشر به ان قد نمی دهد اما انسان وجود ان را درک میکند.مثلا همین قانون علیت یعنی این شی از ان شی ناشی شده (بوجود امده) یعنی وجودش به شی اولی وابسته است اولی اگر نباشد دومی وجود ندارد.
    حالا مونده اخوی هنوز صفحه 19 هستیم تا 350 خیلی راه داریم. البته من با برداشتهای خودم مینویسم در واقع چکیده رو وگرنه خیلی طولانی میشد. اگر اشتباهی رخ داد قصور از بنده است نه نویسنده. مثالها برای هر چه بهتر رساندن مطلب است که تا اخر بحث دنبال چیز مادی و دیدنی نگردیم .
    اما اگر زمان را به عنوان جنبه ای از جنبه های طبیعت نه در عرض طبیعت بنگریم یکی از ابعاد انسانی است اگر زمان نبود پس مرگ هم نبود و در واقع نابودی یک شیئ از اشیا به بعد زمان بستگی دارد حتی خورشید هم در حال زوال است. به طور مثال طرح مساله این است که کودک در رحم مادر پسر است یا دختر که با دستگاه های امروزی میتوان فهمید که کودک پسر است یا دختر ناقص است یا سالم دست دارد یانه اما نمی توان کشف کرد که ایا فلانی محبت دارد یا نه چون محبت یک امر روحی است اگر محبت وجود دارد در همه انسانها وجود دارد و با هیچ دستگاهی قابل مشاهده نیست همینطور درد هم دیدنی یا اندازه گرفتنی نیست هر موجود زنده ای درد را حس میکند.نتیجه اول اینکه طرح مساله خیلی مهم است خدا را هم اگر بخواهیم به صورت مادی ببینیم یا لمس کنیم اثبات ناپذیر خواهد بود حال انکه فرض ما اشتباه است مثالهایی که عرض کردم همگی در بعد انسانی بود اما برای تفهیم مطلب لازم بود.
    هر کدام از شما هرجا که باشید او با شماست (حدید ایه4):gol::gol::gol:
    بنام خدا
    سلام
    طرح مساله بسیار مهم است اگر مساله را غلط طرح کنیم تا بیست سال هم که وقت صرف کنیم جوابش را نمیابیم چون از اساس طرح مساله غلط بوده. ما برای اثبات وجود یا نیستی اشیا دو جور راه داریم اول:بگوییم ان چیزی که ما میخواهیم وجود یا نیستی اش را اثبات کنیم جزیی از اجزای این جهان است مثلا قبلا عنصر الومینیوم کشف نشده بود و کسی از وجود ان خبر نداشت حالا یک دانشمند ان را کشف کرده یا ستارگان و سیارات و قاره ها هم همینطور مثلا تا پانصد سال پیش کسی از وجود قاره امریکا خبری نداشت. دوم: این است که ما برای اثبات یک چیز وسیله ای در دست نداریم و ان چیز مورد نظر یا اصلا وجود ندارد و یا اگر وجود دارد با همه اشیا و در همه انها و همه جا وجود دارد. یکی از اختلاف نظرات دانشمندان و فیلسوفان قدیم این بود که ایا زمان وجود دارد یا نه. اگر کسی مانند یک ستاره شناس بخواهد زمان را به صورت مادی پیدا کند اگر هزار سال هم دنبال ان بگردد نمیتواند ان را بیابد و اخرش خسته میشود و میگوید زمان وجود ندارد.
    اگر مایلید هر روز یک صفحه از کتاب توحید رو براتون ارسال میکنم تا با هم تبادل نظر کنیم:gol::gol::gol:
    پس اگر نمیتونید حضوری زیارتتون کنیم به صورت مکاتبه ای بحث میکنیم چطوره؟
    زمان مثال خوبیه برای وجود خدا هرچند که زمان یکی از ابعاد انسانیه. اگر بخواهیم به دنبال زمان بگردیم هرگز و با هیچ دستگاهی نمیتونیم اونو ببینیم و حسش کنیم خدا را هم نمیشه دید یا حس کرد اما اگر به صورت استدلال بخواهیم اثباتش کنیم نتیجش پیشرفت بشر میشه همینطور که بدون زمان نظمی در کارها وجود نداره بدون خدا هم عملا نباید هیچ نظمی در خلقت حاکم باشه حال اینکه زمان هم یکی از مخلوقات خداست .:gol::gol::gol:
    ایا کتاب سیاحت غرب رو خوندید این کتاب دنیای پس از مرگ رو از نظر اسلام به تصویر کشیده بهتون پیشنهاد میکنم مطالعش کنید.
    سلام تایپیکهاتون رو نتونستم باز کنم شاید قبل از مراجعه من حذف شده لطفا نام تایپیک رو بنویسین تا پیداش کنم
    حالا همون موقعی که من باهاتون کار دارم شما هم اینجا نمیاین ها
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا