-
ها تا تو رو خاک نکنم جایی نمیرم
باید از اینا درس مقاومت و سرسحت بودن بگیریم.ببین در عین ظرافت و ضعیف بودن ظاهریشون چه قدرتی داشتند که در سنگ و آسفالت رشد کردند و به کمال رسیدند....الله اکبر
مواظب خودتباش شاد و سلامت یاشی...سعی میکنم زود زود بیام گزارش بدم
ما بریم داره کم کم خدا صدامون میکنه..
..
[IMG]
نه ببا
منظورم بی سر و صدا و یواشکی یارو میاد خرابکاری می کنه و میره...بیماره مردم آزار هست..
اینا رو ببین چه خوشکلند و مقاوم....
[IMG]
[IMG]
[IMG]
آره یادته.چه بساطی داشتیم.
اتفاقا اینجا هم تو محل زندگیمون یه شبح روانی پیدا شده که من و تورج داریم پلیس بازی در میاریم.میخوایم دوربین مخفی برای تله انداختنش کار بزاریم.
آره بابا خانوم مهندس شدی...ولی این کار کارگری به تریپ شوما نمیخوره نوه خانومی...
باید خودم تنهائی تمومش کنم.
الانم خوشی دیگه بابا....فرقی نکرده اون وقتا من تازه وارد بودم و تو هی تیکه مینداختی و شیطنت میکردی
حالا هم که از تیکه گذشته و تفنگ و باتوم برمیداری
پس داره بهت خوش میگذره دیگه
ببینن نوه گلم یادت باشه من پدر بزرگتما نه خصم بعثی
دختر و اینقد خشنیکم مهلبونی ،لطافت...عطوفت
یه کاری رو شروع کردیم به خلق خدا خدمت کنیم.....شد حکایت اومدیم ثواب کنیم ..کباب شدیم
حالا نصفه و نیمه موندم....منم که بدم میاد از کار نصفه.......بنابراین تمام وقت دارم تلاش میکنم تمامش کنم....تک و تنها...
وای وای ....پس داستان خشن میشود..........الفرار
آره دیگه امان از رفیق بد:دی
راستی دی رو یادته؟یادش بخیر اون شبا
علاوه بر لباس چراغ قوه پلیسی و ذره بین و سوت و یه چرتکه هم واسه ماهائی که غیبت دارم هم بردارتا درست غیبتهامو حساب کنی...
نه بابا دو ماهه ناپدید شده بودم
داشتم برای زهرا عکس میزاشتم.
آهان...خانواده فوتبالی
نه بابا خیالت راحت.....هنوزم یکی یه دونه ای نوه خانومی
آی از این دنیا و کاراش که هرچی میدویم تموم نمیشه.آره با هم هستیم هرروز. و هر دومون دنبال گرفتاریها و چاله چوله های زندگی که تمومی نداره
تو در چه حالی ؟چکارا میکنی بلبل زیون
سلام..
سلام ....خوبی نوه گلم؟
چه خبرا؟میبینم که تغییر دکوراسیون دادی؟خانواده و بچه و...نکنه خبرائیه
تـــولــد خاص تـــرین و دوست داشتنی تــرین آجیه دنیا ، آجیه خودم •●♥●•٠·˙ ICE-G ˙·٠•●♥●•٠ضرر کردی .... شانس تحویل گرفته شده پس داده نمیشه
دیروز 3-4 تا دیگه تو چهارچوب بود اونا هم گل میشد ، بازیکنا ملتفت نبودن که شانس پرسپولیس با ماست پس همینجوری توپو قل میدادن سمت چارچوبم میرفت تو گل
اما همش سعی میکردم نشونه گیری کنن هی میزدن اوت وگرنه 4-5 دیگه زده بودیم ....
خدا خیرت بده ...خخخخخ
سمیه تیمتو بر دار و ببر .... خخخ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
