FriendlyGhost
پسندها
318

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه خاموش نکن این چراغ رو اون نه
    باشه منم فعلا بای خدافظ
    بریم فعلا؟
    تو هم درس داری دیگه
    بریم فعلا
    نه نبند
    ایندفعه واسه تست یه فاصله کوتاه بگیریم فعلا
    چن ساعت اینا
    تولو خدا؟
    تو تو
    رحم نداری؟
    تو
    تو
    نه باهم میریم.. ولی الان یوهویی میریم خوب ولی
    باشه آماده ای ؟
    از اینجا خدا فظ..
    خدا گنه چیزی یادمون نره که بهونه یه برگشتنمون بشه..
    رفتیم
    یک دو سه..
    کاری نداری!!
    رد پاها رو پا کن فقط
    نه!! یعنی گوست پلنگی داری؟
    خیلی خوشمزه یعنی بامزه میشه که.. شاید بهت خیلی بیاد
    اینجوری در بان هم میترسه از ماها.. یه ببر و یه پلنگ..اونم تو تا ریکی..
    مگه تو تیریپ من شک داری؟
    من که در تو نه..
    رفتیم تو رویا سازی دیگه.. رفتیم دیگه
    نمیبینی چه ذوقی گردم..آره با همین بریم. البته کامفاست ها نگران نباش.. سردم نمیشه.. تو هم اورکت آمریکاییت رو وردار نشناسنت دم در باشگاه..
    چه برو برو میشه..
    آره آره.. بریم خب.. بزار من این شلواره راه راهم رو هم وردارم.. باید رفت راس میگی.. ایش یاشدی باید رفت راس میگی..
    این یه دنیا در مدح رفتن بود
    این یه چیز دیگه در مدح رفتن بود..
    تو متفاوتی تو باید مین الان کشته بشی.. همین که گفتم
    خیلی قشنگ بود باور کن .. مخصوصا که به جا بود وحشتناکککککککککک
    پس خب بیا برویم.. دستات رو بده و بیا برویم تا اونجایی که دست هفت دیو هم به ما نرسه و بعد یوهوویی یادمون بیفتهد گوشیامون رو ورنداشتیم و دو باره تو تاریکی بر گردیم..
    چیزه.. من که مسئول کفن و دفن نیستم عجیجم.. درسته؟
    موندن و رفتن هم دست خداست.. خدا
    خدا
    چیزه واایستا خب.. یوهو نری خب..
    آیم جاست وورید ائباوت یو دییر جان باور کن..
    هیچی یه مسئله هم به امکانات مونده.. میدونی این فاصله خیلی جالبه آدم رو چیزتر میکنه.. چی میگن.. اوجور
    نه نبودی قلقلکی که.. باشه فهمیدم ضعفت رو دیگه ه ه ه هه
    چیزه قوردون قوردو اولسا و باخسا یازیلاریما.. حتما کی گئدر
    کجا برم تفکر.. کجا کجا؟
    چرا امشب تا چن روز دیگه همه جا خرابه.. فقط اینجا میشه متفکر بود..
    میگم راستی نمیخونی درسات رو.. ساعت مگه دیر نیست.
    من خوشالم اینجاییا ولی میدونی که آخرینشه و بهر حال خب البته
    نه کی گ گ گف گفته؟
    م م من فقط یه شعر از دلم در اومد همینجوریاییش بعدش نوشتم
    من گلط میکنم برم..
    جایی ندارم. خب
    میگم خوبی .. نمیخوای یه دور دیگه هم بخونی؟ آره؟ آره؟
    راحت رت میشه یعنی میشه از اینجاها دور موند دیگه یعنی بوردان چیخماخ راهات اولور دا دادادادادا
    کودوم AS'KIM?
    اون یه چیز بود چی میگن.. آهان پیام بازرگانی بود.. آره پیام بازرگانی بود
    مردی که میگه و میره شکلکی
    این؟ مزاح.. نه نفهمیدم.. قسمت نیست بدونم انگار..
    خب یه بار هم من ندونم خب.. الان به بیراهه میره ها ..میدونم دیگه
    راستی
    این یه هایکوی زمستونی بود عجیجم..
    نکنه این اسمایل فرشته رو میگی که با تیر همه رو قلع و قمع میکنه؟
    تورو خدا فریندلی؟
    تو که ننوشته میوندی نوشته هام رو
    دست نگه دار.. معنای واقعی در توئه.. به خودت روجو کن.
    ولی بیای بهتر تر میشه.. دل کندنم راحت تر میشه..
    گرگه دیگه میره از بیشه.
    دل کنده میشه زا ریشه.
    با دست من با دست تو با یه تیشه
    هزینه هام روی فیشه
    چو
    عرب رو میگی؟
    نه میدونی اون عرب خانم گفت که بیاید از غذا صحبت کنیم جای سیاست..
    منم گفتم باشه ولی فقط تخم مرغ بلدم
    اونقدر خوشمزه که انگشتات رو بخوری عرب کوچولو
    اونم گفت قیمتت چنده؟
    منم گفتم 10 میلیون دلار
    گفت روش فیک میکنم .
    گفتم بکن.. ولی همینه که هست
    خف با یه درخت کندن فقط شلوع میه و با ساختن یه کلبه تموم میشه.. شایدم با خراپ شدنش..
    باور کن.. الان میتونی بری بخونیش باور کن.. چون همه نوشته ها ثبت میشه توش.. باور کن..
    نه بخدا ای بابا فریندلی؟
    صب کن این رو بکنم

    میگم.. نه واللا.. بابا اونام خیلی محافظه کارند که.. یه بحث سیاسی شد و فوری مدیرشون اومد و گفت کات
    هیچی.. داشتم ذهنت رو برای چیز اماده میکردم.. چی میگن.. مژلوم نماییام.. میدونم که مردم دیگه
    نه ه ه ه ه ه ه داد نه ه ه ه این من رو زمین گیر میکنه میدونی که ه ه ه ه ه ه ه ه ه
    راستی خوبی؟
    توروخدا ها خوبی خوب خوندی راحته این درس؟
    فریندلییییییییییییی
    میدونی که چه حسی از درونم گذشت.. ؟ آخه خیلی جمله جالبی بود و مجبورا این حس گذشت از من.. میگم. میگم..
    ببخشید میگم.. میگم.. ببخشید میگم.
    میگم تو سایت آکادمی بودم من.. و اونجا یه چت روم داره.. یه دختر عرب و یه دختر اذری رو خفت کرده بودم.. داشتم دل دختر اینوری رو میربودم با کلمات نصفه شکسته ام که اومدی تو
    بعدش اونم رفت شام بخوره.. اینجوری..
    داشتیم تخم مرغ درست میکردیم. مثلا.
    بعدش آره من قاطی کردم دیگه.. بابا..
    دل نگرانیت اینه؟
    باور کن تو سایت آکادمی بودم
    ببین بگو بعدا... اونم خرابه رایت؟
    بعد هم چیزه.. میدونی.. من نصف پروژه رو انجام دادم قراره
    وای ببین من چی فکر کردم
    قاطیم فکر کردم رفتی امتحان دادی روز جمعه ای
    salammmmmmmmmmmmmmmmmmmm
    ایلااااااااااااااا هییییییییییییی
    خوش اومدی.. صابخونه..
    میخوای برم بیرون جات راحت باشه..

    داشتم با یامها و بیتوی ورلد میچتیدم عجیجم.
    چی شده بگو دل نگران شدم
    یعنی چی اونوقت چی شده؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا