FriendlyGhost
پسندها
318

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من نبودم
    ندا این عکس ها رو گذاشت
    به اون بگو نه من
    شماره چند رو ورداشتی اخرش؟
    این که من نیستم؟
    وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    میشناسی که من رو
    من هم حموم نمیرم وهم اینکه مسواک نمیزنم.. همینه که اینقدر سالم موندم
    بعععععععله
    راستی اون سایتی که برات دادم اسمایلی رو میگم
    فقط اون صفحه نیست ها گلفتی؟
    پس چرا رفتی چسبیدی به بقیه و اغیار
    بیا اتاق شاره یک من اون جام دیجه/پررویی/
    اخی چه ناز دلم برا تو بیشتر از خودم به خودم سوخت.
    گوجی گوجی گوجی
    باشه میخرم برات.. البته با دونه های ریز ریزه صورتنی.
    میگم خودت رو کنترل ائله پیلیز
    نه اینا یه سری گربه خیابونیه بی کس و کارند که دنبال یه خونه گرم
    یه دست مهربون
    و یک دل نوازشگر از پسه بارنی هستند که هرروز داره خیسشون میکنه.
    من هم شماره یکم با میلیاردها سادگی و مژلومیت

    انتخاب کن. زندگی نفرت یا عگششششش
    نهه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه
    این بقچه بودنش تا ابد خواهد بود واللاه
    چیزه من یعنی این یه هایکوی صبحگاهی بود که به مغزم تراوید دیگه..
    منظورم تو حساب کتاب یه دونه روسری رو هم با من میکنی؟؟؟؟
    خب این مسئله ایه که بین من وتوئه و میتونستی بر من ببخشیش.
    من اصلا کل داراییم رو میخوای بهت بدم تا ثابت کنم
    آره بقچه اش کردم همیشه پیسم باسه ها ها
    برات یه گلدار دیگه میخرم خب بابا
    اغلاما من ده آغلارام داها
    این بین من و توست بین ماها
    نه خب
    الیه این گریه خشکیده به چشاش رو ببین آللاههههههه
    من اینجام مثل پلنگ مو مشکی با تارمویه های سپیدی در یال
    واو ارس و زیباییاش و حضور دوگانه سوز من و تو در ساحل غروب کردش داره من رو یه یغما میبره قیزززززززززز
    مرسی ممنونم واسه عکس زیبایه مخوفت
    میپرسم
    سلام عجیجم.. امروزم روز سکوت منه؟
    نه نیست
    من هیشوقت سوکوت نمیکنم
    چون
    چون اونوقت سقوط میکنم
    روشری اینجاس ولی
    ولی
    ولی کردمش یه بقچه..
    میخوام جای کیف مسافرت ازش استفاده کنم...
    چیزه چه زود اینجیی من الان اینجام خوبی ای ایایایایایایایایا ای
    نه بابا من فقط از مشروطی پریدم
    تو چی ؟ نمره هات اومد ؟
    نزدیک بو دیگه..
    وای اگر میسوخت خیلی چیزا میسوخت.. باید در کانورسیشن ها رو تخته میکردیم و میرفتیم یه کیلو سماق میخریدیم.
    قابلی نداشت عجیجم.. انشاللا که خوشت بیاد.. مخصوص بود.
    / شکلک مردی که از عصبانیت ترکید و پاشینده شد به دیوار و در/
    باید عصر یه جلسه داشته باشم باهات
    من این رو دارم احساس میکنم
    یک دو سه
    و چهار نه
    میدونی یه مسئله مرگ و زندگی پیش اومده انگار.. ولی شومارا یوخ هنوز. اینان یوخ.
    او بیر اولمخ مسئله سین بیله مه دئدی..
    نمیدونم چی بگم.
    اولا دش چیزه
    بعدا دش میگم توروخدا بسه خب چیز [IMG]
    سوما دش اینم مال تو بالاخره سایت درست شد
    چارما دش.. داری میخوای قصدت اینه منم گریه کنم دیجه..
    سن آللاه یاپما.. این خوب نیست.
    تو جاوانسان.. و آینده دستای تورو میبوسه
    تموم میشه سختیش فقط امروزه اینان
    میتونم حرف بزنم؟
    میتونم... یا باز سکوت...
    سکوت...
    بزار بگم خب...
    خب آره
    داشتم باز معکوس میکشیدم.. همش معکوس بود..
    بهتر تری یا
    اهان ببخشید سکوت....
    سکوت...
    سلام
    باشه سکوت.. سکوتی عمیق..
    من تو ال ای بودم
    چی یهه صدا رو گذاشتی رو سرت یا پروفایلمن یعنی پروفایل خودت رو گذاشتی رو کلت؟

    من رفته بودم دانشگاه واسه وصول نتایج اونم که هیچ خبری نیست
    فقط مثل خون اشاما پول میخوان پول میخوان اونم خیلی پول یمخوان داری 700 تومن بدی سال دیگه همین موقع دو برابرش رو میدم
    سلام خوبی عزیزم.. من چیزه.. خوبم کسی نمیتونه من رو تحت فشار بزاره نگران نباش.. باور ائله
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا