نمیدونم شما توی کارید..هدف دارید..من فقط دارم درس میخونم بدون دیدن چیزهایی که علمشون رو خوندم..فقط اینا برام یه سری تئوریه!!نمیدونم آینده م چه جوریه..کام چیه.بارم چیه..میمونم..کار میکنم..دکترا میخونم..نمیخونم..اصلا خیلی گیجم
باید این مواقع یادتون بیاد چه احساسی به ایشون داشتید وقتی باهاشون ازدواج کردین..اونوقت سعی میکنید از این بن بست دربیاید...حتما نکات و ویژگی های خیلی جالبی داشتن که باعث شده شا باهاشون ازدواج کنید...دنبال اون ویژگی ها باشید و دوباره پیداشون کنید
بله یه روزایی شما خسته این یه روزایی خانومتون...به قول مامانم بعضی اوقات یکی که من میشه اون یکی باید نیم من بشه یه خرده اگه سرصبر و حوصله بشینید پای حرفهای خانمتون احتیاجی به اوقات تلخی هم نیست..ببینید چی میخواد..با آرامش بهش جوابش رو بدید..اگر هم حوصله ش رو نداشتین به آرومی بهش بگید خسته اید و فردا در موردش صحبت میکنید..یه کم خودتون رو جای ایشون بذارید..خلاصه آدم از درک و ایثار در مقابل خانمش هیچ وقت ضرر نمیکنه..شماها تا آخر عمر قراره با هم باشید و مواظب همدیگه باشید..پس فقط همدگه رو دارید