fgni
پسندها
7,057

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • راستي محمدرضا يه وقت با اين نوشته هاي من استنباط بد نكنن...بخدا من فقط اونچه كه حافظ گفته رو ميگم نه يه خط بيشتر نه يه خط كمتر...با هيچكس هم نه خصومتي دارم نه دلبستگي...
    ممنون ميشم اين مطلب رو بهشون بگي. :w19:
    سلام عزيزجان
    به روي چشم جوابش رو نوشتم عزيزم.
    اگه كس ديگه هم خواست بگو بنويسم براش :w38:
    آها سوئ تخاصم ....:w12:
    ( نه بابا شوخی کردم:D )

    دایی با اجازتون دارم میرم
    روز خوبی داشته باشی :gol:
    سلام برسون :gol:
    والا پارسال شب عاشورا ساعت 12 شب بود (پژوه پدر عزیز هم که مدتها بود زیر پای من بود)
    خواستم با خواهرام بریم خونه ی چیزی برداریم بیایم خونه عموم ....
    سر کوچه ایستاده بودم تا خلوت بشه بعد وارد خیابون بشم یه پراید و یه موتوری هم ایستاده بودن
    که یهو دیدم فقط یه چیزی خورد سمت در راننده (که خودم باشم) و ماشین پرت شد .. منم پرت شدم تو شیشه و خلاصه بیهوش و بیمارستان و ...........
    خواهرام تعریف کردن ماشین که پرت شده بیچاره موتوری هم پرت شده توی چون پراید هم داغون اون سمندی هم که به ما زده فوری فرار کرده ولی رفته یه چهارراه بالاتر زده بوده به یه پرایدی که اون پرایده کلا متلاشی شده بوده ..... بعد خورده به تیر چراغ برق بعدش ماشینو گذاشته فرار کرده ..
    بعد که پلیش ماشینو گرفته فهمیدن مال کیه ... مال یه پسری بوده که گواهی نامه هم نداشته مست هم بود که پلیس و شهرداری دمشو بریدن ...
    من تا صبح بیهوش بودم بعدش کم کم خوب شدمو برگشتم ...
    حالا همه که پیشتونم ....
    من ديگه برم. ممنون و عصر خوبي داشته باشي عمه جون!!!!!!!!!!!!!!!!
    حالا کدوم داستان منو می خوای تو تالار تعریف کنی:w12: :D

    اااااااا من عمه شدم؟؟؟؟ (الان دارم تاپيك شب يلدا رو مي خونم!!!)
    راستی با سعید چه کار داشتی ( شکلک آدم خیلی فضول ) :D
    آره برگاش يكي يكي افتاد. ساقه اش هم قهوه اي شد و بعد هم به رحمت خدا رفت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:w37:
    راستي ببخشيد شب يلدا ديگه نتونستم بيام. آخه جاتون خالي رفتيم بيرونا..............................
    من بلا سرش آوردم؟؟؟:w04:
    خودش بلد نبود بزرگ بشه!!!!!!!!!!!!:w07:.گذاشته بودمش پشت پنجره. سم يا كود هم بهش ندادم.
    آها گلدونش رو عوض كردم.دلش هم بخواد يه گلدون بزرگتر واسش گرفته بودم!!!!!!!!!!!!!!:hypocrite:
    فكر كنم هفته اي 2 بار بهش آب دادم.
    ديگه چي از اون خدابيامرز واست بگم؟؟؟؟؟؟
    الان همه گلدونام رو هفته اي يك بار آب مي دم. البته حسن يوسف رو بيشتر آب مي دادم. يعني پوسيد؟؟؟
    بدك نيستيم.شكر!
    راستي به نظر شما چرا حسن يوسفم خشك شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    محمدرضا کم کم پاشم برم خونمون
    داستان سارا هم تو تالارگفتگر برام بگو رسیدم خونه میام
    راست میگیا
    بعئ شوهر زن مرده گیرم میاد
    حالا اون سارای ایرانی اجراش چی بود؟
    تعریف کن ببینم
    سلام دایی جون خوبی؟ :w40:
    واییی که من چقدر ذوق می کنم شما رو میبینم. :w42:
    خانمتون خوبه انشاا...:gol:
    به مامانم میگم
    دوتومن دارم جلو بدم
    بقیشم قسطی
    مامانم میکه نههههههههههههههههههههههههههه
    چون عاشورا پارسال تصادف کردم یه ادم مست منو چند نفر دیگه رو لت و پار کرد برای همین مامانم نمیذاره
    اخه تا فبل تصادف ماشی همش دست خودم بود... بعد اون تصادفم بابام ماشینو فروخت...
    کدوم خاله سارا
    من دکتر مایکلا هستم
    مجبورن منو بپذیرن
    فعلنم خودم حوصلشونو ندارم .... والا بعدا کلی باشون دوست میشم
    ای بابا
    بوشهر تا خورموج یک ساعت و ده دقیقه
    از خورموج تا کاکی هم نیم ساعته
    معطلی های ماشین گیر آوردنم حساب کن
    اینجا همش بیابونه و شوره زار برای همین فاصله ها زیاد مثل شما نیست که یه وجب خاک پیدا نمیکنی
    باشه محمدرضا
    مرسی که گفتی
    الان صاحب فروشگاه گفت میخاد ADSL بگیره
    هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    اخجوووووووووووووووووووووووووننننننننننننننننننننن
    سلام محمدرضا
    دستت درد نکنه
    خداعمرت بده
    خوب کردی
    دیگه داشت حوصلم سر میرفت
    اره کار خوبیه.......راحته .........فقط راش دوره ....اما بازم شکر
    سلام داداشي بد نيستم مرسي به مامان اينا سلام برسون..........................
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا