اداه از پیا م قبل....
تو یک بزرگواری که کودک حقیقت جوت عین رودخونه ای خروشان تاب مقاومت در پشت هیچ آب بند و سدی رو نداره و میخواد با استفاده از قوانین هیدرولیک وارش انگشت پطرس بینوا رو هم از کار بندازه و به حقیقتی که در پایین دست رودخونه هست که همانا دریای علمه پی ببره
با توجه به شناختی که ازت دارم و الان پیدا کردم ضمن تشکر از تو میدونم که میتونی هضم این قضیه رو با کمی تامل بزرگوارانه ات میسر سازی و با کلماتی که بشر خود ساخته است گلی را که با کفش پاشنه بلندت له کردی با محبت دست هایت به رویش شکوفه هایی نو امید وار سازی..
مطمئن باش این قضیه امروز متاثر کننده گان زیادی دارد..
منم از ت ممنونم .. و میگم که کاری نکردم هنوز.. مگر اینکه بیای و هدفی رو که داشتی پی بگیری..
ای بزرگوار ای عزیز.. بیاییم قبل از اینکه گلی رو له کنیم کمی هم به پایین ها نظری بیفکنیم. اکنون شما بیشتر به خاطر ضربه ای که به غرور تون وارد شده محزونید عزیز.. چیزی که در همه است ولی گاهی حاکم بر اون میشه حتی برای لحظه ای.. این نیز میتونست بگذره با کمی تامل.. وقتی وارد یک جامعه میشویم حتی اگر پست تر از مکان گذشته ما باشه میدونیم که اونجا قوانین مخصوص به خودش رو داره و باید با اون روال طی طریق کنیم وگرنه مجبوریم در جهت تغییر برآییم یا خودمون متاثر بشویم..
1.اصولا هیچ تایپیک حیاتی در این سایت وجود نداره.. ولی همانطور که شما ی عزیز به گفته هات ارزش قایل هستی تایپیک هم به نفس وجودیش ارزش قایله
2.تو ضیحات مکفی در اول تایپیک آورده شده بود و البته بنده حقیر و ذلیل و نحیف و مظلوم و در وسط مانده و از همه جا رانده و به دست استخاره به آنجا خوانده هم چیز هایی اضافه کردم در جواب سوال آن جناب..
فرناز جان
از شما که سابقه مدیریت دارید انتظار این حرف رو نداشتم
نه تنها هر تالار قوانین خاص خودش رو داره، بلکه تاپیک هم ممکن قوانین خودش رو داشته باشه ... استارتر اون تاپیک هم در پست اولش نوشته لطفا پست دیگه ای ندید، منم قبل پاک کردن براتون لینکی که میخواستند رو گذاشتم، با اونکه فکر نمیکنم کار اشتباهی کرده باشم اما بابت ناراحتیتون ازتون معذرت میخوام.
من خیلی خوب متوجه شدم خانم فرناز عزیز.. خیلی هم عالی فهمیدم.. این چیزیه که سر خانم ارکی اومد خانم ترانه(رحمه ا... علیه) اومد و چند نفر دیگه که یادم رفته.. و حتی خودم.. رهگذر یه آشنای دیرین بود که البته دستی هم بر اون سند داره و میتونه بی اینکه در بزنه وارد اون خونه بشه.. اصلا بیشتر زحمت هم گردن همون رهگذر هست باور کنید.. هیچ سودی نمیبره ولی کلی زحمت گردنش افتاده.. لرد حتما میخواسته در صفحت جواب رو بگه که با خیال راحت پاک کرده .. باور کن ایشون هم کار میکنند و 28 ساعته تو سایت تلپ نیستند مثل من که بتونند صبر کنند.. اونوقت رشته این کار ها از دستش در میره..
پاسخ به شبهات:
1.این حق شماست که ناراحت باشید و قابل درکه م معذرت میخوام باید میومدم تو صفحه تون میگفتم و ختم به خیر میکردیم این قائله ترکان آذربایجان رو
2.من از فال اسحاق نبی گرفته تا فال آمار رو بلدم ولی به استخاره کم تر توجه داشتم.. ویل مطمئنم جواب رو نوشتم.. و همچنان که باز گفتم او یک رفیق شفیق بود نه رهگذری بی رسپانسیبیلیتی
پس این هوس بوده نه اشتیاق وافر.. من از این مردد بودم که ادامه ندادم در پیام قبلیم.. ولی همچنان چون کوه اونجام نه بخاطر استواریش بلکه بخاطر ضعف در قابلیت حرمکتش..
اگه من باعثش بودم که میدونم آره.. پس باغیشلایین چوخ معذرت میخوام
سلام داشتم میومدم تو صفحت ها.. به این قبله و بقیه قسم شوخی نمیکنم.. اگه دوست داری یاد بگیری یه یا علی بگو و بیا تایپیک ........
بچه ها اونجا دارند زیاد میشن و کسایی که عین خودت کم بلدند هم کم نیستن.. البته در علت کشش به این خواسته ات هنوز مرددم..
الهییییییییییییییییی پس واقعا خواهر مهردادی
ای جانم پس این جوری باشه از من کوچکتری
پژمان بگه تو 45 هستی دیگه خدا به داد من برسه
این جور که شنیدم میاد اینارو میخونه
عزیزم خوشحال شدم از آشناییت
ایشالا تهران بیام از نزدیک ببینمت
سلام خانومی
ببینم فرناز جان شما خواهر اصلی مهرداد هستین؟دیده بودم تو حرفاش با بچه ها اسم شما میاد نمی دونستم
مهرداد لطف داره به من
خوشحالم از آشناییت گلم
سلام.حقیقتش اتفاقی وارد پروفایل شما شدم.فکر کردم حالا که وارد شدم یه یادگاری هم براتون بذارم
خدایا!!!مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه وراضی کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بهم نریزد.
مرسی گلم..تو لطف داری عسلم..نه بابا همین که دور هم بودید حتما خیلی خوش گذشته ..انشالا همیشه جمعتون جمع باشه لبتون خندون باشه عسلم..من نبودم ولی دلم اونجا بوده که!!بوس