دل به دل راه داره....!
ایشالا که همه ی خوبیها موندگار بشه...!
زبونتو گاز بگیر!
ایشالا یه روز همگی با خوشحالی, تو باغ خیریه ای باشیم که دست به دست هم ساختیم.........!
مخصوصا اینکه اوجور
میگم امشب این یعنی اون یه حدیثی برا خودش شد باید همشون رو جمع کنم یه دفترچه شع... درست کنم ..
ولی من حس رو مهمتر میدونم چون نباشه روحی هم وجود نداره در کالبد کلمه..
بابا قبول کن دیگه ببین همه دارند از تو تشکر میکنند .
بازم مرسی
وای نگو تورو خدا!! میشه عین الان دیگه! از کی بهش گفتم هی امروز فردا کرد یا وعده وعید داد اخرشم ...!! امیدوارم اینکارو نکنه دیگه!
مرسی عزیزم
میگم که واسه من فرقی نداره باید خود ادمین موافقت کنه. من مشکلی ندارم.. حالا تا ببینیم چی میشه ..
قربونت برم ممنون
اینجوری نیست...!
گاهی ما هدف رو با وسیله اشتباه میگیریم...!
که خودمون یه بازنگری میتونیم داشته باشیم!و خیلی کارا رو درست کنیم............................!
حل میشه...........
همه چی درست میشه........!
باید به قول سایه خانم از اون دوست تشکر کرد.. نه بابا مشترکه.. ای بابا خدا این همه درد و بلا رو به دور کنه..
لااقل نه اندازه کلش باشه شاید قدر همون رو صخره وا ایستادن.. ببین چی شد.. نیچه ای شدم باز.. باور میکنی فردا خودمم نمیتونم نوشته ودم رو بخونم.. خدا کمکت کنه.
نه بابا راحت باشین.. دارم الهام میگیرم..اوجور..
خیلی هم خوب توصیف میکنی و اینجوری منم دفعه دیگه نمیگم از زمستون بیخاطره ام..
چیزه من اوجور... یعنی همین دیگه
راستی نوشتم ها اونی که قول دادم خوندی
هان؟:w05: راستش نه رفتن کامل که نه فقط میخوام با یه چهره ی دیگه بین بچه ها باشم. عین تو عین بقیه کاربرا ... ا!:w05: اینجوری از همه نظر واسم بهتره.. هم اعصابم راحتتره هم به درسم بهتر میرسم هم زندگیم!! حالا اگه بذارن ! تا ببینم چی میشه.
مرسی گلم که به فکرمی [IMG]
مامانم میگه من وقتی بچه بودم به همه میگفتم که من تو زمستون زشت میشم..
من حافظه ای برای به خاطر سپردن اینکه زمستون رو دوست دارم یا نه.. ندارم باید منتظر شم بیاد تا بفهمم.. شاید خاطره ای ندارم از زمستانی که میتونه بستری باشه برای .......... ..
چند روزی بود که نگران قسمت غم خواه درونم بودم.. ولی نه انگار هنوز اندکی مونده و میتونم.. برای کسی ناراحت بشم.. و فکر کنم.. این چه حرفیه نمیگفتین شاید به همون افکار دوران گذرم بر میگشتم که هر چه گفتیم مصداقی از دروغ مصلحت اندیشانه بود.. مرسی این خیلی خیلی به دوستی نزدیکترست تا نگفتنش.. ممنونم..
اینجا همونجاست. که همیشه هستم..
نکنه اون حس رو از تبلیغات اجاق گاز ایران شرق در دوران نوجوونی به یادگار گرفتی منم خوشم میاد ولی باید او.ل یه مبل راحتی افغانی هم بگیریم.. وگرنه اون صحنه تکمیل نمیشه..
سفر میتونه رها کردن هم باشه ولی بیشتر باید به جا گذشتن چیزی در مبدا مثل پلی بین دنیای جدید و قدیمت.. همه چیز رو نمیشه رها کرد..نمیشه باید بمونند..شاید در آینده تفسیر زشت امروزشون بسیار زیباتر بشه...