F A R Z A N E
پسندها
12,704

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • با بابا؟ منظورت بابای فرضی یه؟ دخترکم؛ بیرون رفتن با بابای فرضی مث بیرون رفتن با خورزو خانه :D
    دخترکم این نوشته ها چیه؟ چی شده؟ بدو بیا به مامانت بوگو :w02: من هی میگم تنهایی بیرون نرو؛ میری؛ آخرش میشه این :biggrin::D

    از دست شوما دخترا
    پس این ها همه اسمش زندگی است
    دلتنگی ها دل خموشی ها ثانیه ها دقیقه ها
    حتی اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمی که برایت نوشته ام برسد
    ما زنده ایم چون بیداریم
    ما زنده ایم چون می خوابیم
    و رستگار و سعادتمندیم
    زیرا هنوز بر گستره ویرانه های وجودمان پانشینی
    برای گنجشک عشق باقی گذاشته ایم
    خوشبختیم زیرا هنوز صبح هامان آذین ملکوتی بانگ خروس هاست
    سرو ها مبلغین بی منت سر سبزی اند
    و شقایق ها پیام آوران ایه های سرخ عطر و آتش
    برگچه های پیاز ترانه های طراوتند
    و فکر من
    واقعا فکر کن که چه هولنک می شد اگر از میان آواها
    بانگ خروس رابر می داشتند
    و همین طور ریگ ها
    و ماه
    و منظومه ها
    ما نیز باید دوست بداریم ... آری باید
    زیرا دوست داشتن خال با روح ماست
    میزی برای کار
    کاری برای تخت
    تختی برای خواب
    خوابی برای جان
    جانی برای مرگ
    مرگی برای یاد
    یادی برای سنگ
    این بود زندگی...
    و رسالت من این خواهد بود
    تا دو استکان چای داغ را
    از میان دویست جنگ خونین
    به سلامت بگذرانم
    تا در شبی بارانی
    آن ها را
    با خدای خویش
    چشم در چشم هم نوش کنیم
    مادربزرگ
    گم کرده ام در هیاهوی شهر
    آن نظر بند سبز را
    که در کودکی بسته بودی به بازوی من
    در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
    خمره دلم
    بر ایوان سنگ و سنگ شکست
    دستم به دست دوست ماند
    پایم به پای راه رفت
    من چشم خورده ام
    من چشم خورده ام
    من تکه تکه از دست رفته ام
    در روز روز زندگانیم
    کوجااااااااا بودی؟ اصن دختر بدون مامانش بیرون میره؟ :D
    خو مادر بزرگ، من قبول نکردم!
    منظور از اون سوال این بود که " چرا نباید ناراحت باشم؟ "
    در کل من از دستت ناراحتم، دلیلش رو هم یادم رفت :D
    خانم رضایی ما رفتیم فعلا یاعلی به حاج محسنم سلام برسون........:D
    برای اینکه از عذاب وجدان خلاص شی بشین پشتای مهنارو جواب بدم برام بفرست:biggrin:
    6 ساعت نوشتم بعد میخوای پاک کنی میخوای خود کشی کنم عایا:دی
    قربونت اشکال نداره سر خودت جبران میکنم:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا