بر سر زلف بتان دست درازی نکنم
نبرم دست به هر ماری و بازی نکنم
در ره عشق تو من از سروجان می گذرم
دعوی عاشقی از عشق مجازی نکنم
دیدن زلف سمن سای تو کافیست مرا
عهد کردم که به آن دست درازی نکنم
او به زیبایی خود شهره ی عالم شده است
من چرا مدحت آن ماه حجازی نکنم
شیوه ی شعر تر از (نظمی ) تبریزی جوی
راه باطل نرم ، فلسفه سازی نکنم
این شعر هم تقدیم به عزیز دلم عرفان جان
چقدر دلم برات تنگ شده جیگر.