engineer_alireza
پسندها
31

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ما هستيم شما نيستي .چرا آخه برادر نيستي برادر من ؟پس چي بگم بهت ؟
    سلام
    من دانشجومخابراتم میخوام پروه لیسانسمو راجبه ماهواره بنویسم.امیدوارم بتونم باهاتون همکاری کنم.
    راز شگفت انگیز شادی ! ...
    روزی دختر جوانی در چمنزاری قدم می‌زد و پروانه‌ای را لابه‌لای بوته‌ی خاری گرفتار دید.
    او با دقت زیاد پروانه را رها كرد و پروانه پرواز كرد و سپس بازگشت و تبدیل به یك پری زیبا شد و به دختر گفت: به خاطر مهربانیت هر آرزویی كه داشته باشی برآورده خواهم كرد.

    دخترك لحظاتی فكر كرد و گفت: می‌خواهم شاد باشم.
    پری سرش را جلو آورد و در گوش دختر چیزی گفت و بعد ناپدید شد.
    موقعی كه دختر بزرگ شد در آن سرزمین كسی شادتر از او وجود نداشت.
    هرگاه كسی از او درباره‌ی راز شادی‌اش سؤال می‌پرسید، لبخند می‌زد و می‌گفت: من فقط به حرف پری خوب و مهربان گوش كردم.

    موقعی كه پیر شد همسایه‌ها می‌ترسیدند او بمیرد و با مرگش راز شگفت‌انگیز شادی نیز با او دفن شود.
    آن‌ها به او التماس می‌كردند: تو را به خدا به ما بگو پری به تو چه گفت:
    به نظر شما پری به دختر چه گفته بود؟

    پیرزن دوست‌داشتنی فقط لبخند زد و گفت: او به من گفت: اصلاً مهم نیست آدم‌ها كه باشند و چقدر سعادتمند به نظر برسند، آن‌ها هر كه باشند به من نیاز دارند!

    واقعیت وجود انسان چیزی فراتر از تصورات ذهن بشر است.
    زمانی‌كه خداوند انسان را خلق می‌كرد، به فكر تفریح یا سرگرمی خود نبود.
    بلكه انسان را برای هدف بسیار بالایی خلق كرد.
    ما با كم شمردن خود علاوه بر این‌كه خود را در غم و غصه فرو می‌بریم حتی به خداوندی كه انسان را آفرید و او را بالاترین مخلوق خود نام‌گذاری كرد بی‌احترامی می‌كنیم، فقط كافیه تا ما هم به حرف پری گوش كنیم:
    مهم نیست چه كسی هستی، كجا هستی، ثروت داری، از نظر دیگران مهمی، مهم نیست اطرافیان شما چه كسانی باشند، دكتر، مهندس، فقیر یا غنی فقط یك چیز مهم است: دیگران هر كه باشند به من نیاز دارند.

    فقط اینگونه با ایمان داشتن به این‌كه خداوند ما را برای هدفی معین و بزرگ آفریده شاید بتوانیم قدر نعمت بزرگ الهی (زندگی) را بدانیم و این تنها راه رسیدن به آن هدف بزرگ است.
    با امید به این‌كه همیشه شاد شاد شاد باشید.
    سلام دوست عزیز
    چرا گروه طراحی ماهواره فعالیت نداره؟؟؟؟؟؟
    حیفه!!!!!!!!!
    خودتون شروع کنید...اگه دراین زمینه میدونید ...اطلاعات بذارین منم هستم...
    یجورایی خوشم اومد!!
    این مطلب جا نمیشد تو دوتیکه واست فرستادم بیشتر خندس بی ادب نیستما:d
    بوووووووووووووووووووووق !
    - مستقيم ؟
    - کجا حاج خانوم ؟
    - مستقيم ميدون ولی عصر !
    - بيا بالا ...

    يه خانوم چادری با پسرش سوار ميشن ...
    ميشينن عقب ... يه خانوم هم ميشينه پهلوشون ... دوتا آقا هم رو صندلی جلو ...

    - مامان من بستنی ميخوام ...
    - پسرم من که ۱ ساعت پيش برات بستنی خريدم ....
    - نه خيرم ! من بسسستنی میخوام !!!
    - عزيزم بهونه نگير الان ميريم خونه ....
    - مامان اگه برام بستنی نخری رفتيم خونه به بابا ميگم ديشب چی کار کردی !
    - پسرم بزار پياده شديم برات بستنی ميخرم ...
    - نه من الان بستنی ميخوام !!!
    - آخه الان که نميشه يه کمی صبر کن ...
    - من الان الان ميخوام ! ااااار اااااااار !
    - حالا که اينجور شد اصلا نميخرم ....
    - باشه منم به بابا ميگم ديشب جلوی مهمونا گوزيدی !
    يه دفه همه با هم بر ميگردن و اين زن بدبختو نگاه ميکنن و ميخندن ...
    زن بيچاره هم از شدت خجالت شيش تا رنگ عوض ميکنه و به راننده ميگه نگه دارين ...
    ماشين هنوز واينستاده بود که خانوم دست بچشو ميگيره و ميخواد از ماشين پياده شه که
    يه موتوری مياد ميزنه در عقب ماشينو ميکنه ....

    راننده هم شاکی پياده ميشه وسط خيابون داد ميزنه :

    - آخه خواهر من ! منم ميگوزم ! شمام ميگوزی ! همه ميگوزن ! اين دليل نميشه که شما برينی به ماشين من ....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا