یاد 5-6 سالگیم افتادم!
روحمو زنده کردی خواهر!
یاد روزایی میُفتم که با دخترای محلمون وسطی بازی میکردیم.بعدش قایم موشک و گرگم به هوا.بعدشم می زدیم تو خط فوتبال!
اون زمون اصلاً دختر بودن یا پسر بودن فرقی نداشت!
بعدشم با هم پول میزاشتیم می رفتیم یخمک و توپوق می خریدیم میزدیم تو رگ!!
از صبح ساعت 8 تا شب ساعت 10 اینا بازی می کردیم!
الان وقتی با ماشین میرم تو محله قدیمی مون دور میزنم،می بینم هیچکدوم از اون خاطره ها نیستن.فقط سایه خنده هارو روی درو دیوار به جا مونده!!
یادش بخیر!
هنوزم که هنوزه بعد 10-15سال اسم همه دوستامو یادمه...واقعاً بچگی بهترین دوران زندگی آدماست.دورانی که انگارتو بهشتی...چون از هیچی خبر نداری!
یادش بخیر..
