بخوان ما را
منم پروردگارت
خالقت از ذره اي ناچيز
صدايم كن مرا، آموزگار قادر خود را
قلم را ، علم را، من هديه ات كردم
بخوان ما را
منم معشوق زيبايت
منم نزديك تر از تو به تو
اينك صدايم كن
رها كن غير مارا ، سوي ما بازا
منم پروردگار پاك بي همتا
منم زيبا ، كه زيبا بنده ام را دوست مي دارم
تو بگشا گوش دل ، پروردگارت با تو مي گويد
تو را در بيكران دنياي تنهايان
رهايت من نخواهم كرد
بساط روزي خود را به من بسپار
رها كن غصه ي يك لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگي طي كن
عزيزا ، من خدايي خوب مي دانم
تو دعوت كن مرا بر خود
به اشكي ، يا خدايي ، ميهمانم كن
كه من چشمان اشك آلوده ات را دوست مي دارم
طلب كن خالق خود را
بجو ما را
تو خواهي يافت
كه عاشق مي شوي بر ما
و عاشق مي شوم بر تو
كه وصل عاشق و معشوق هم
آهسته مي گويم خدايي عالمي دارد
.
.
.
سهراب سپهری
ادامه مطلب :
http://www.www.www.iran-eng.ir/entry.php/3710-بخوان-ما-را