ین شعرها دیگر برای هیچکس نیست...
نه، در دلم انگار جای هیچکس نیست...
آنقدر تنهایم که حتی درد هایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست...
حتی نفس های مرا از من گرفتند...
من مرده ام درمن هوای هیچکس نیست...
دنیای مرموزیست ما باید بدانیم
که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست...
باید خداهم باخودش روراست باشد
وقتی که میداند خدای هیچکس نیست...
من میروم هرچند میدانم که دیگر
پشت سرم حتی دعای هیچکس نیست...