پروژه كه همش بيخ ريشمونه

مرسي.ايشالا.زنداداشم يكي از دوستاش تو يه( شركت خودروسازي) (اسمشو نگفت) حسابداره ميگفت نيرو نياز دارن زنداداشمو ميخواست ببره پيش خودش كه زنداداشمم چون داداشم نميذاره خودش نرفت ولي گفت واسم ميپرسه از دوستش.اگه كارش درست حسابي باشه و حمالي مجاني نباشه.شايد برم

عجب گيري افتاديمااااااا الي...
