دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده
برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم...
حــتــی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند
و خــیــلــی دیــــــر شناختمشان...!
برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش...
خنده هایی که دارم فراموششان می کنم
و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام !!!
عکسامو پاره کردی
من عکستو تو رویا نقاشی کردم
دفتر خاطراتتو خالی گذاشتی
من سرنوشتمو ب اسمت نوشتم
دورو برتو شلوغ کردی
من از همه جز تو بریدم
ارامش و خندتو فدای چی کردی نمیدونم
منم ک فدای فراموشی کردی
اما من هنو ب یاد تو میخندم
ب یاد تو ارومم
و تو رو....
شیطان
اندازه یک حبّه قند است
گاهی می افتد توی فنجانِ دلِ ما
حل می شود آرام آرام
بی آنکه اصلا ً ما بفهمیم
و روحمان سر می کشد آن را
آن چای شیرین را
شیطان زهرآگین ِدیرین را
آن وقت او
خون می شود در خانه تن
می چرخد و می گردد و می ماند آنجا
او می شود من
طعم دهانم تلخ ِتلخ است
انگار سمی قطره قطره
رفته میان تار و پودم
این لکه ها چیست؟
بر روح ِ سر تا پا کبودم !
ای وای پیش از آنکه از این سم بمیرم
باید که از دست خودت دارو بگیرم
ای آنکه داروخانه ات
هر موقع باز است
من ناخوشم
داروی من راز و نیاز است
چشمان من ابر است و هی باران می آید
اما بگو
کِی می رود این درد و کِی درمان می آید ؟
شب بود اما
صبح آمده این دوروبرها
این ردپای روشن اوست
این بال و پرها
لطفت برایم نسخه پیچید :
یک شیشه شربت، آسمان
یک قرص ِخورشید
یک استکان یاد خدا باید بنوشم
معجونی از نور و دعا باید بنوشم
به چه دل خوش می کردیم ؟
اگر بال های زیبا و رنگارنگت را بر سر جویندگان راه سعادت نمی گستردی ، دنیا و زندگی چه دیو سیاه روی و زشتی بود . تنها تویی که نور خود را به راه پر پیچ و خم زندگی ما می افشانی و به آینده ای روشن امیدوارمان می سازی ...
از پرتو تو هر شب با دلی روشن به بستر می رویم و صبح شاد و با نشاط برای کار و زندگی از جای بر می خیزیم . تو چراغ راه سعادت انسانی و بی تو راه های پر نشیب و فراز عمر خطرناک و مرگبار است .
ای زیباترین کلمه در دل تو راز های فراوان نهفته است . گر چه خیلی از انسان ها ارزش تو را نمی دانند ولی من می دانم که سر موفقیت مردم متمدن جهان به سبب این است که هیچگاه تو را از خانه ی دل نمی رانند و با دیده ی روشن تو را می نگرند و با گام های محکم به سوی آینده پیش می روند . آدم های بزرگ همه به ترقی و پیشرفت در کار امیدوارند و هیچگاه از پیروزی در نبرد زندگی نا امید نمی شوند .
من هم می خواهم همیشه به پیروزی در مبارزه ی زندگی امیدوار باشم و با دل امیدوار زندگی کنم .
به تو عادت دارم، مثل پروانه به آتش، مثل عابد به عبادت
و تو هر لحظه که از من دوری، من به ویرانگری فاصله می اندیشم
در کتاب احساس واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی.........
مي شود همه عمر ...
چشم بر افقي دور ....
تكيه زد به گرماي خيالي ..
آنقدر نزديك و آنقدر دور ...
انگار كه ميان دستانت ..
دستانش ..
نفسهاي گرمي ...
كه پل مي زند ...
به همه فاصله هايي كه هست و نيست ..
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده
آنقدر دورم ازتوکه دنیافراموشم شده
دنیای این روزای من درگیر تنهاییم شده
تنها مدارا میکنیم دنیا عجب جایی شده
هرشب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم
آینده این خونه رو باشمع روشن میکنم....
ادم ها كه "عوض "مي شوند. . . . . از "سلام" و "شبخير"گفتنشان "اس ام اس"دادنشان مي شود اين را فهميد!! از "بوسه هايش"از "حرف ها" و "نگاه ها"!!!. . . . . . . از گودال هاي عميقي كه بين خودشان مي كنند و تويش را پر از دليل مي كنند. . . . . !!!
بوی موهات زیر بارون ،بوی گندمزار نمناک
بوی سبزه زار خیس، بوی خیس تن خاک
جاده های مهربونی، رگای آبی دستات
غم بارون غروب، ته چشمات تو صدات
قلب تو شهر گل یاس، دست تو بازار خوبی
اشک تو بارون روی مرمر دیوار خوبی
ای گل الوده گل من، ای تن آلوده دل پاک
دل تو قبله این دل ،تن تو ارزونی خاک
یاد بارون و تن تو، یاد بارون و تن خاک
بوی گل تو شوره زار ،بوی خیس تن خاک
همیشه صدای بارون ،صدای پای تو بوده
همدم تنهاییام، قصه های تو بوده
وقتی که بارون میباره، تو رو یاد من میاره
یاد گلبرگای خیس روی خاک شوره زاره
ای گل آلوده گل من، ای تن آلوده دل پاک
دل تو قبله این دل، تن تو ارزونی خاک
این زندگی با تو زیباترم میشه
تو عاشقم بودی من باورم میشه
با تو دلم غرق یک بچگی میشه
من آخر رویام این زندگی میشه
من با تو فهمیدم زیبایی هم خوبه
یک مرد مغرور رویایی هم خوبه
من با تو فهمیدم دلبستگی بد نیست
گاهی به یک آغوش وابستگی بد نیست وقتی تو این جایی دنیا همین خونست
حالا بگو تو بازم این زن یه دیوونست
وقتی تو اینجایی حواترین میشم
عاشق ترین آدم روی زمین میشم (2)
من با تو فهمیدم زیبایی هم خوبه
یک مرد مغرور رویایی هم خوبه
من با تو فهمیدم دلبستگی بد نیست
گاهی به یک آغوش وابستگی بد نیست
این زندگی با تو زیباترم میشه
تو عاشقم بودی من باورم میشه
با تو دلم غرق یک بچگی میشه
من آخر رویام این زندگی میشه
من با تو فهمیدم زیبایی هم خوبه
یک مرد مغرور رویایی هم خوبه
من با تو فهمیدم دلبستگی بد نیست
گاهی به یک آغوش وابستگی بد نیست