EhsanCh
پسندها
116

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اون دنیا ناهار و شام رو با هم می خورن ؟:D
    پس صبحانه کی می خورن؟:D
    چرا دیگه.اون دنیایی.خخخخ
    ای بابا.هنوز تو صفی ؟اتوبوس هاشون چند ساعت به چند ساعت میاد؟کی میان ببرنت از دستت راحت شیم؟:thumbsup2:
    اون ناهار بود این شامه ورپریده :thumbsup2: نمی پرسی کجایم ؟؟؟ تازشم سر کار هستم ترمینال :thumbsup2:
    صورتی باید یکی باشه صورتی باید یکی باشه صورتی باید یکی باشه صورتی باید یکی باشه صورتی باید یکی باشه


    موافخم:w11::w11::w11:پس با پروفایل سر کار علیه ست موکنم:w11:
    یاد ترانه هم می افتم تازه
    شهریار رفوزه تو شد ی بی بی عخشم
    مگه تو بی بی منی که جواب می دی ؟
    افرین:D
    دیالوگ هم حفظ می کنی؟:دی
    خو الان چرا نوشتی اینو؟:D
    اگر از من راجع به خودت بپرسی می گم اره.خخخخخخخ
    به یاد محمدرضا فروتن
    به من می گه دیوونه، بی بی من دیوونم؟ من که از بچگی بارم رو دوش هیچکی نبوده، من که آزارم به هیچکی نرسیده، من که به همه پول قرض می دم، من دیوونم؟ بی بی راست می گه ، همه می گن من دیوونم ؟
    اهثان دپرس می شه.نکن اینکارو:D
    مرده ها بی رنگن
    تو نمی خواد خودتو با هیشکی ست کنی:D
    دورت بگردم من :w31:قابل تو را ندارد باز هم از این اشعار بلدم راستی موخوام رنگ پروفایلم را با آقای مودور ست کنم فکر می کنم احسان خوشحال می شه:w33::w33::w33::w33:
    جرعه ای آب ندارم




    برای هضم بغض کهنه ی غم های شام امشب و هرشب و همیشه ام




    همچنان باقی می ماند.




    ومن سکوت را با خفقان تنهایی ناگزیر هورت می دهم




    حسرت بر جای می ماند.




    و حاصلش چیزی نیست جز درد، برای انتقام کاری بر نمی یاد




    جز اشک.
    ..
    باز هم خط تکرار...




    تا به کجا ادامه دارد؟
    نه پایان ندارد
    از اول می خوانمش





    ها خیلی موهمه زن باس اشپزی بلت باشه وگرنه:w07:
    اتفاقا جنازه ها خیلی هم خوش اشتها هستند

    فردا ریاضی دارم بار سوم هست که برش داشتم می خواهم حذفش کنم
    اهثان دعوام نمی کنه مودونم

    هر رابطه ای به هر دلیلی برایت تمام شد،




    پی اش را دیگر نگیر..




    هیچ شوک مصنوعی




    آدمها و رابطه های مرده را زنده نمی کند .


    جدیدن به هر شعری که کلمه مرده و جنازه توش باشد علاقه وافری نشان میدوهم ساناز این اشعار تخدیم شما:w23:
    با اون درس خوندنت.خخخخ
    خیلی مهمه که بلدم یا نه؟:D
    مگه جنازه ها هم غذا می خورن؟:surprised::D
    این صفحه 15,007 بازدید داشته است


    از هفت هزار شروع شده
    روزی من صد بار رفرش موکونم :w36::w36::w36::w36:
    کیلی کیلی غشنگ شده:w16::w16:
    فردا امتحان دارم
    مامانم فکر موکونه دارم می درسم برام شام اورده این جا دارم می خورم آشپزی بلدی خانوم زیبا ؟؟؟
    برعکس من
    اصلا دلم واست تنگ نشده بود .خخخخخخخخخخخ
    چرا این شکلی کردی اینجارو؟:D
    اهثان بیا بهش اخطار بده:D
    صاناض؟؟؟؟ خیل یخوشالی که من را می بینی ؟:redface: باور کن من هم عین خودت بودم دلم برات لک زده بود
    ای واییییییییییی من ساناز:w42::w42::w42::w42::w42::w42::w42:حالتان خوبه ساناز خانوم ؟؟؟ دلم براتان تنگ شده بود میبینید پروفایلش آقا مودور را چه قشنگ کردم پروفایلتان را باز کنید :w36:
    دلــم براےکسے
    تنــگ نمـےشـ ـود
    حتـا براے تــو !


    مُــرده هـــا
    روے خط دلتنگے
    راه نمے رونــد....





    خاطرات مثل دریا هستند و البته نیستند.




    هستند چون حواست نباشد غرق ت می کنند.




    نیستند چون غرق که شدی جنازه ات را پس نمی دهند.






    تمام لذت های دنیا به ترس آلوده اند. وقتی داری اش، دوست داری اش، و می دانی که همه ی این داشتن ت از روزی و جایی دیگر می رود قاطی نداشتن ها و حسرت هایت. و می دانی که همه ی دوست داشتن ت می رود قاطی یک مشت خاطره. قاطی قاب های یک دیوار. و می دانی که آن روز و شروع همه ی اینها می تواند همین ثانیه هایی باشد که دارند می گذرند. آن موقع می ترسی. وقتی برای چیزی می ترسی همان دوست داشتن است. ترس ها آمیخته اند به لذت.
    آقا مدیر کی میاین ؟ حوصله مان سر رفت من فردا امتحان دارم اینجا خلوته دیگه برم خداحافظ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا