eb@d
پسندها
1,224

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عباد عزیز
    داداش خوب نیست یادی از ماهم بکنی
    بابا 2 هفته نبودیماااااااااااا
    انگار نه انگار؟؟

    خوبی؟
    چیکارا میکنی؟
    سلام عباد..چطوری؟؟؟
    نیستی؟؟
    یادی از ما نمیکنی..
    دوست دارم یک بارانی بلند بپوشم !

    و در خیابان شانزالیزه ی ذهنم قدم بزنم و

    باورکنم هنوز حرفی در سر دارم

    که ارزش ِ گفتن داشته باشد...

    حرفی که هرچه هست سر به زیر نیست...
    سلام عباد جون
    خوبی داداش؟
    مخلصتم
    من شهریور آموزشیم شروع شد
    الان یه ماهش رفته و اومدم مرخصی میان دوره:D
    تو چه خبرا عباد؟
    قول داده ام گاهی

    هر از گاهی

    فانوس یادت را میان این کوچه های بی چراع و بی چلچله روشن کنم

    خیالت راحت

    من همان منم

    هنوز هم در این شبهای بی خواب و بی خاطره میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم

    اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد...
    ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﻣﺤﺼﻮﻝِ ﺗﻔﮑﺮ درست است، اما گاهی ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﻫﻨﺮِ ﻧﯿﻨﺪﯾﺸﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺒﻮﻩِ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵِﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ را ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ …

    لحظه هایتان سرشار از آرامش...
    بزرگی وصیت کرد که برای سلامتی عقلتان هویج بخورید؛

    همه خندیدند و کسی ندانست... که عقل همه در چشمشان است!
    عباد جون ایشالا همیشه خوبو خوش باشی

    من با اجازت برم داداش

    شبت به خیر
    آره حق با توئه
    تا بوده همین بوده
    کی میتونه حرص بخوره و بروز نده
    راستش فکر نمیکردم اینجام اینجوری باشه
    اولین بار بود با چنین جایی آشنا شده بودم
    الان مدتیه دیگه گفتگوهای آزاد نمیرم
    حوصله ی بحث و کلنجار و چرت شنیدن ندارم
    چون یهویی میبینی یه چیزی میگی و وضع خرابتر میشه

    داداش من خودتو ناراحت نکن

    خداحافظی رو دیگه نگو که ازت ناراحت میشم

    بیا ولی بیشتر هوای خودتو اعصابتو داشته باش که به خاطر یه مشت ... خراب نشه
    مرسی عباد
    میگم جریان این تایپکایی که برات میذارن چیه
    زودی از سایت برداشته میشن:D
    بلاتکيفم!
    به اينکه قهري هنوز؟!
    دلخوري هنوز؟ دلتنگم ميشي هنوز؟!
    برات مهمم هنوز؟!
    اين سوالا رو هر روز تو دلم ازت مي پرسم...
    بلاتکيفم... ميون دو کلمه " آره يا نه "؟
    اما فقط ميدونم که...
    مي خوامت هنــــــــــــــــوز...
    غنچه از خواب پريد ... و گلي تازه به دنيا آمد ...خار خنديد و به گل گفت : سلام ... و جوابي نشنيد ...خار رنجيد ولي هيچ نگفت ...ساعتي چند گذشت ... گل چه زيبا شده بود ...دست بي رحمي آمد نزديک ... گل سراسيمه ز وحشت افسرد ...ليک آن خار در آن دست خليد ... و گل از مرگ رهيد ...صبح فردا که رسيد ... خار با شبنمي از خواب پريد ... گل صميمانه وشادان به او گفت : سلام ...
    کاش میدانستم


    باید با چند ماه خداحافظی کنم و به چند خورشید سلام

    تا بیایی .... ؟!
    گیله مرد میگفت : حسِ خوشایندِ " داشتن یک دوست خوب " بیش از چیزیه که بشه توصیفش کرد؛

    این حس خوب رو برات آرزومندم ...
    سلام عباد
    شرمنده داداش دیر جواب دادم
    4روزی خونه نبودم
    تهران بودم:D
    آخه دیدم هربار میام هی کمتر میشه ترسیدم قرعه بعدی خودم باشم:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا