آرماندیس Jan 1, 1970 ااااااااااااا ... پررو ... تو که دوسش نداری ... عمه تم که ندیده ... بذار زندگیمون بکنیم ..
آرماندیس Jan 1, 1970 نه میخواستم ببینم میرین یا نه ... نتونستم بیام با معین جون قرار داشتم ... نه تعریف نکرد .... چی شده مگه؟
نه میخواستم ببینم میرین یا نه ... نتونستم بیام با معین جون قرار داشتم ... نه تعریف نکرد .... چی شده مگه؟
آرماندیس Jan 1, 1970 فعلاً قهر باش تا بعداً تکلیفتو با اون عمه جانت روشن کنم ... من رفتم بخوابم ... شب بای ...
آرماندیس Jan 1, 1970 حالا چی گیر تو میاد این وسط پشت معینم حرف میزنی ... واسه عمه ت شوهر پیدا میکنم دیگه ...
آرماندیس Jan 1, 1970 وقتی با معین جوووووووووووووون از جلو عمه جانت رد شدیم خنده ت که هیچی گریه تم میگیره ....
آرماندیس Jan 1, 1970 ناراحت چرا ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! به جای اینکه تو کافی نت مصطفی ول بگردی پروژه تو راه مینداختی ...
آرماندیس Jan 1, 1970 راستی یادم رفت بگم چرا ... خیلیم ارزششو داره ... [IMG][IMG][IMG][IMG] :biggrin::biggrin::biggrin: