C
پسندها
17

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عزیزم دقیق نمی دونم اما انگار سرور داره منتقل می شه
    باز می شه احتمالا!
    سلام اره عزیزم ...رفتم ولی فیلم سومو نداشت فیلم دومو داشت من دنبال فیلم کسوف از سری فیلمای گرگ و میشم اگه به چشت خورد لینکشو واسم میزاری؟
    سلام نی نی...خوبی؟...نه اینجارو بیشتر دوس دارم....راستی تو فیلم سوم گرگ و میش رو نداری؟....لینکشو چی؟....میخوامممممممممممم
    آن کیست کز روی کرم با من وفاداری کند؟
    برجای بدکاری چومن یک دم نکوکاری کند!
    سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند ؟ :( :(( :(( :(
    همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند!!


    تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
    زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند

    کشته ی غمزه ی تو شد حافظ ناشنوده پنید
    تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی کند!
    تا درخت دوستی کی بر دهد
    حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

    گفت و گو آئین درویشی نبود
    ورنو با تو ماجراها داشتیم

    شیوه ی چشمت فریب جنگ داشت
    ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم!!!!! :(
    تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت
    جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

    آشنایی نه غریب است که دل سوز من است
    چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت!!!!! :(
    با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟
    آه آتشناک و سوز سینه ی شبگیر ما!!!!:(:razz:
    نا گشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
    گریه کن بلبل که آهنگ دل افگاران خوش است!
    عاشق شو ارنه روزی کار جهان سر آید
    ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی....:(
    اهورا مزدا بار دگر به سرزمین آریایی من طراوت می بخشد و فرزندان کوروش را شادمان می سازد. در شکفتن جشن نوروز در همه ی سال هفت سین: سربلندی، سرمستی، سلامتی، سعادت، سبزبختی و سرور را برایتان آرزومندم.
    بودم همه شب دیده به در تا به سحرگاه
    ناگه چو پری خنده زنان آمدی از راه

    غمها به سر امد زنگ غم دوران از دل بزدودم

    منتظرت بودم،
    منتظرت بودم.....
    سلام دوست عزیز.من یه بحث با عنوان موجودات فضایی توهم یا خیال؟ شروع کردم..که تو این بحث از تصاویر مستند و فیلم های واقعی و مطالب علمی زیادی هم استفاده کردم...خیلی خیلی خوشحال میشم تو بحثمون شرکت کنین..
    اینم لینک بحثمون:
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...10#post1720910
    تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
    که شادی جهان گیری غم لشکز نمی ارزد!!!
    ای ساربان، ای کاروان، لیلای من کجا می بری
    با بردن لیلای من، جان و دل مرا می بری
    ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
    ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
    در بستن، پیمان ما، تنها گواه ما، شد خدا
    تا این جهان برپا بود این عشق ما بماند بجا
    ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
    ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
    تمامی دینم به دنیای فانی
    شراره عشقی که شد زندگانی
    بیاد یاری، خوشا قطره اشکی
    بسوز عشقی، خوشا زندگانی
    همیشه خدایا محبت دلها
    به دلها بباران بسان دل ما
    که لیلی و مجنون فسانه شود
    حکایت ما جاودانه شود
    تو اکنون زعشفم گریزانی
    غمم را زچشمم نمی خوانی
    از این غم چه حالم نمی دانی
    پس از تو نمونم برای خدا
    تو مرگ دلم را ببین و برو
    چو طوفان سختی زشاخه غم
    گل هستی را بچین و برو
    که هستم من آن تک درختی که در پای طوفان نشسته
    همه شاخه های وجودش زخشم طبیعت شکسته
    ای ساربان ای کاروان لیلای من کجا می بری
    با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری
    ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری؟؟؟؟
    نگذار؛
    نه سیاهی،
    نه سکوت،
    نه دیوار و نه سیم خاردار
    و نه حتّی من،
    لبخندت را از من بگیرد.
    بگذارشیرینی لبخندت
    تلخی گذشته را بیرنگ کند...
    هر جا که هستی باش؛
    با من باش؛
    برای من باش؛
    تا همیشه
    از دوستان جدا شدم و با خدا رفيق يک دم سراغ درد دل ما بيا رفيق
    دوري مکن چگونه بگويم که عاشقم من را بفهم محض رضاي خدا رفيق
    من شعله ور...تو چرا دور ايستاده اي؟ اينجا غريبه نيست جلوتر بيا رفيق
    بر دوش باد مي روي و محو مي شوي اين گونه تند مي روي اما کجا؟ رفيق!
    اينک به دست خشم رفيقان قلم شدست دستي که مي نوشت به ديوار ها...رفيق!
    رفتي و يک کلام نگفتي که مي روي اين رسم عاشقي ست چنين سرد؟ نا رفيق


    مردم بنده ی دنیایند تا زمانی که دنیای آنها تامین است. هرگاه بلاها و سختی ها به آنها روی می اورد دینداران اندک می شوند. (امام حسین علیه السلام)

    در حیرتم!!! از مردمی که زیر بار ظلم و شکنجه زندگی می کنند و به اسارت و وابستگی تن داده اند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست. (دکتر شریعتی)

    حسین بیشتر از آنکه تشنه ی آب بود تشنه ی لبیک بود ولی افسوس که به جای حرف هایش زخم هایش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی خواندند. (دکتر شریعتی)
    فرصت شمار صحبت کز این دو راهه منزل
    چون بگذریم نتوان دیگر به هم رسیدن!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا