{ای مادر هنگامی که فرودگاه تهران را ترک می گفتم تو حاضر شدی وهنگام خداحافظی گفتی( ای مصطفی من تورا بزرگ کردم .باجان وشیره خود تو را پرورش دادم واکنون که می روی از تو هیچ نمی خواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم،فقط یک وصیت می کنم وآن اینکه خدای بزرگ را فراموش نکنی.)) ای مادر،بعد از بیست دوسال به میهن عزیز خود باز می گردم وبه تو اطمینان می دهم که در این مدت دراز حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم.عشق او آن قدر با تار وپود وجودم آمیخته بود که یک لحظه حیات من بدون حضور او میسر نبود.}
شهید گمنام دکتر مصطفی چمران(دکترای الکترونیک وفیزیک پلاسما)
پروردگارا...
آنچنان ما را از دنيا و ما فيها بي نياز كن كه در قربانگاه عشق همچون ابراهيم مشتاقانه حاضر شويم تا اسماعيل خود را در راه هدف مقدست قرباني كنيم....
گویند صدای خفاش ها آنقدر بلند است که ما تونایی شنیدن آن را نداریم
و چه زیباست این گوهر ناب ...
خدایی که در همین نزدیکی است
اما دریغ
بارها دچار عجز و ناتوانی شدیم
و تو را ندیدیم
خدایابه من قدرتی بخش که
در برابر دشمنی ،عشق
در برابر زخم زبان،گذشت
در برابر شک وتردید،ایمان
در بربر نوامیدی،امید
در برابر تاریکی،روشنایی
ودر برابر اندوه،شادمانی نشان دهم
امام علی (ع)