200
...
...
-
سلامممممممم...
مرسی زوینا جان...
منم امیدوارم عالی باشی...
ممنونم....
شکلکو !
چقد بهت میاد !
شبت خوش
خوب بخوابی
شریک ؟
نه دیگه !
من میرم ! تو هم برو !
شبت بخیر و آبی !
همچین آهسته هم نبود !
کمی مخصوص تو ؟
پس من رفتم !
تو هم بعدا خواستی بیا !
چه گلبارون شد اینجا
خیلی خوشگلن
آهان!
حتما خوشم میاد
خب خودت چیکار میکنی؟
سلام...ممنون
شما چطورین...
ای بابا دیگه شرمنده نکنین...کوتاهی از منه...
هوم؟ خجالت نکشیدم
باوشه، همینا که گفتیو میخونم
مرسی داش زوی
احساس کردم که امشب یک کتاب خوندم
ممنونم ازت
شبت آبی آبی
به زلالی دریا به پاکی ابرا...
خو چیزه، میگم تو فکر کن من هیچی نخوندم تا حالا
یکی از اون مبتدیاشو بگو
این دو تا جملش رو دوست داشتم:
عشق... عطشی است که وقتی سیراب شدی سر دلت می ماند و باعث سوءهاضمه می شود. درست مثل حالت تهوع.
آیا حاضری بفهمی که همه فرداها همان دیروز لعنتی است؟
خو تفریح جور میشه کم کم
چرا؟ خو یه کتاب دیگه بگو خودت بخونم اول
مشت رجب * 7
خوندم، خوب بود
ولی اون پاراگرافی که با این جمله شروع می شد
فالاچی تقابل بسیار واضحی را نشان می دهد
من گیج شدم نفهمیدم چی میخواستی بگی
البته بیشتر میزارم به حساب خنگی خودم...
تابستون استراحته
باوشه کارنامه نشونت میدم دیگه
من غیر درسی بعضی وقتا میخونم اگه چیزی باشه!
ااااااااا اصلا بیگانه آلبر کامو رو دانلود کردم، یادم رفته بخونمش!!!!!!!
کتاب پیدا شد :دی
اونم نه دیگه نداره، همینم معلوم نیست از کی بوده اونجا
باوشه شــــــــــک می کنیم...
نوش جونت...
راحت باشین اجازه صادر شد :دی
عجب!
اونو که میدونم محتواش ارزش تشکر نداره
از اول نخونده معلوم بود...
ولی بخاطر زحمت تایپش و به احترام فالاچی تشکر کردم...
اره میدونم کلی زحمتم شده تا الان... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
