نگو سالار ... ای حرفا چیه جیگر کبابی !
31 همین ماه عروسیه ...من از 25میرم امیدیه !صبح 31 وقت ارایشگاه دارم ابادان... بعد از اتمام کار میخوای بیام دنبالت اهواز ... بعد از اونور بریم امیدیه!
سالار تو نیای کی بیات !!!اگه پدری ماشینو بهم داد میام دنبالت !که بعید میدونم چون عین .... رانندگی میکنم!
اما ماشین هم نبود عشقت کشید میام با سواری میریم حالشو میبریم !