behnam_nurse86
پسندها
97

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • انااااااااااااااااااااااهی من قلفون دخملس بلم سه پایست باباس ضایع نکلد...دی
    اری اغاز دوس داشتن است گرچه پایان راه ناپیداس من ب پایان دگر نیندیشم ک همین دوس داشتن زیباس ممنون برا دوستی
    الهیییییییییییی میسی عمو سدن این دلدسلارو هم داله دینه باهد کلی اذهتتون کنم......دی
    خب مگه همه عموها بزرگترن بعضیام کوسیکتلن
    نه نخوندمس کسا بود....دی
    نه داداس من 10 ساله بود داهی سد
    ای بابا اذهت میتونم دینه اشلا من کلا مردم ازاری تو خونمه.....دی
    اگه اذهت میسین درست تایپ کنم الفته اگه هادم موند
    الهیییییییی اسالله بهتل بله و بیاد................دی
    خب انساهمه ادم بزرگارو عمو صدا میتونم اخه اینسا کوسلوهم عمووووووووووو
    دوش ندالی عمو باسی؟!
    چی می شد اگه خدا
    امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که ما وقت نکردیم دیروز از او تشكر کنیم .
    چی می شد اگه خدا
    فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد چون امروز اطاعتش نکردیم .
    چی می شد اگه خدا
    امروز با ما همراه نبود چرا که دیروز قادر به درکش نبودیم .
    چی می شد که دیگه
    شكوفا شدن گلی را نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم و شكر نکردیم .
    چی می شد اگه خدا
    عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم .
    چی می شد اگه خدا
    در خانه اش را می بست چرا که ما در قلب های خود را بسته بودیم .
    چی می شد اگه خدا
    امروز به حرف هامون گوش نمی کرد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم
    چی می شد اگه خدا
    خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت چون به یادش نبودیم
    چی می شد اگه خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سهناااااااااااااام عمو خوفی؟
    میسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    من ب چشمان بی قرار ت قول میدهم شاخه هامان ب افتاب ریشه هامان ب اب خواهد رسید ما دوباره سبز خواهیم شد
    خدالو سکللللللللللللللللللل
    میسی صندلی داخ به مامانم رای میدی عمو
    میسسی
    سهناااااااااااااااااااااام عمو خوفی؟
    من تسلیمما دستام بالاست.....دی
    خوبین؟
    ممنون
    دقیقا مثل من...
    خوابگاه که نمیزارن .. خونه هم حق اینکار رو ندارم..
    وای دنیای من از بچگی جوجه بوده.. جوجه که داشتم تو کودکی مینداختم تو لباسم.. گرم بشن.. نازشون میکردم.. هی مامانمم میگفت مریض میشی.. کی بود که حرف گوش کنه..
    واقعا دوسشون دارم... خیلی حیونهای مظلومین..البته کوچولو هستناااا...
    دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا
    تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری
    و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
    مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
    ممنونم، خیلی معنیش قشنگ بود. خصوصا تا نقطه چین اول!

    شما لطف دارید :smile:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا