خواهشی دارم اگر از یاد رفته ام
از یاد به سرعت یک باد رفته ام
غبار غمت را به دنبال من نفرست
که من پر گشوده و آزاد رفته ام
از بغض خالی شده دیگر گلوی من
چونکه با کشیدن فریاد رفته ام
دلم گم شده و خبر ندارم از خودم
ورنه می سرودم که دلشاد رفته ام
دیگر از آرزو و عشقها خبر نگیر
ای دزد ِ دلهای شاد ، رفته ام
چون آرزوی گمشده از یاد رفته ام
چون آبروی میکده بر باد رفته ام