-
بعید میدونم ...
شایدم ...
راستی بیکار شدی زنگ میزنی بهم بگی برنامه امروز چیه؟؟؟
آتی جون این روزا که مواد مثل آب خوردن گیر میاد
یه چی میگفتی یکم ارزشمو ببره بالاتر
سلام. خوبی؟ اومدم دیگه
شما که الان عمه جان هستی آت مات .... هم در دنیای واقعی هم مجازی ....
همچی ارزو به دل هم نیستیاااااااااا ....
تا کی میخوای یالقوز بمونی .... کم رد کن خواستگارارو ....
سلام ات مات جونم .... صبحت بخیر ....
ذهن خرابه دیگه .... هیچ کاری هم نمیشه کرد ....
....
خوش باشی بانو ....
در پناه حق ....
وااااااااااااا .... نکنی این کارو با ماشین من .... عشقمه .... زندگیمه ....
برو عزیز به سلامت ....
....
....
من همیشه عاشق یه همچین تصویری از داداش پژی خودمم .... دوس دارم اینطوری ببینمش تا به اغوش بکشمش ....
دیلم نمیاد .... تا شومارو راهی نکونم دلم ریضا نمیره ....
من دیگه کم کم جمع و جور می کنم که برم.
با اجازه ت. فعلا
یعنی چی؟ یعنی شنبه میریم بیرون؟ یعنی من عروسی نرم؟
قربونت برم خانومی
حسادت چشم دلتو کور کرده ات مات .... خودتو درست کن تا دیر نشده ....
اون منو اذیت میکنه نه من اونو ....
آتی همش اذیتم میکنن
خب کثافت کاری از مقدمات لت و پار شدن دیگه ....
چشاتو داداش پژمان خام خام ....
اوه اوکی. حله
فدای سرت. عوضش بعدا بگو سر کار بودی که بهت حقوق بدن
هلاکتم داداش امیر.
چه کار داری ....
داداشمه میخوام خودمو براش لت و پار کنم ....
آتوسا جون بهش نیومده کسی تضمینش کنه!قدر نشناسه!
دستت درد نکنه خواهر. بله دیدم. حالا چرا میگی نامرد؟ مگه من چی کار کردم؟
اتوسا جون بهش یاداوری کردم.حالا تو برده بودیش بیرون؟راستی چرا اندر حکایات باز نمیشه؟
اون لینک چی بود؟
عمه جان
یه سوال
الان چندتا از این امتیازای نامعلوم داری ؟
عمه راست میگی هااا
چندتا از حکایتا تکراری بود
نه. واسه چی باید برم بیرون؟
کی بهت آمار داده حالا؟ بگو من یه دکتر خوب سراغ دارم!! همون دکتری که چشمای t رو عمل کرد!!!
اونوخت من قیطریه بودم؟؟ مسجد جعفری کجاس؟؟؟ من که از ساعت 8 شرکت بودم که خواهر جون!!!!
تو که می دونی من گیراییم ضعیفه. دوراهی کجا رو میگی؟
قرار بود بیای پ خ ها!!!
میسی .... کمتر میتونم بیام البته .... از برکات این دولت کریمه که هی برقو قطع میکننن همش در حال دویدنیم .... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...