آتی جان.a_m68 هم اومده ها! باهات تماس گرفت یا نه؟
-
برو قربونت برم .
خوش بگذره گلم .
به همه سلام برسون عزیزم .
چرا؟ خیلی خوبه که!! فکرش و بکن!!
مگه من و مهران گ..... هستیم، مشکلی داره؟
خدانکنه خواهر . چشمب امشب میرم خونه حسابی به خودم میرسم خواهر .
الهی بمیرم خواهر . آخر نتونستی جلوی شوهرت را بگیری ، رفت سرت هوو اورد ؟ [IMG]
الان دیگه زن دوم و تجدید فراش و دو شلواره و اینا مد شده. غصه نخور!! هی گفتم واسش زن زندگی باش، گفتم به مردت برس، گفتم شب که میاد جلوش یه چای بذار. هی رفتی با مریم تلفنی صحبت کردی، خوب چه کاری بود این بنده خدا رو مجبور کردی باهات ازدواج کنه. با همون مریم ازدواج می کردی دیگه ( بعد شبها می شستی با ح..م صحبت می کردی!!!)
دروغ نگو!! قرار بود بیاد با ما رفیده که! خیلی نامرده.
برای من که مهم نیست، خودتون بی آبرو میشین. یعنی مهران بی آبرو میشه، همه می فهمن که اونم مدیره!!!
این چه بچه ایه که تو تربیت کردی آخه؟!
من دارم میرم به کارم برسم، فک کنم 5 دم شرکتتون باشم، زود بیا
فعلا
سلام .بله جواب دادم.گویا نرسیده.
آره هستم.میام اگه خدا بخواد........
ممنونم
من کی فضولی کردم؟ من و مهران هم از این حرفا نداریم تازه!!
هر چی باشه بهتره از اونیه که می گفت "ببخشید رشته شما چیه؟؟!!!"
تو به تکرار زندگی ما چی کار داری؟
آره من اونجا کار دارم، میام دنبالت
خوب شد گفتی! الان رایت میکنم
من تو شرکت بودم، البته یه سر تا ولیعصر رفتم ولی زود برگشتم
همه چیز قطع بود، الان دم در شرکت ما حدود 300 تا روبو کاپ نشستن
اینترنت هم الان وصل شده
مال اون موقع بود که داشتی زنگ می زدی. مدیرمون تو اتاق بود.
مهران بهش اس ام اس دادم. به دستش رسید. هنوز جوابی نداده. به آرش هم اس ام اس دادم. امید و مانی هم همینطور.
اوکی! الان میزنگم
هووووووووووورررررررررررراااااااااااااااا
اینترنتمون وصل شد
خدایا !
مرا قلبی شریف ببخش
تا چون رود مهر
در این دنیای تشنه جاری باشد.
به جست و جوی آسایش و زیبایی نیستم
که همه چیز در گذر است.
silenta
من تو شرکت نمی تونم صحبت کنم. بیا همینجا
می بینم که وصل شدی!
سلام آتوسا جون.
امشب رفیده کنسل شد؟
من شمارتونو گم کردم متاسفانه.خوب شد دیدمتون..........
گلم بریم رفیده ؟
چیزی شده ؟
سلام آتی قشنگم . خوبی عزیزم ؟
چه خبرها ؟
باز توی مترو گیر کردی قربونت برم ؟
ماااااااااماااااااااان
خوبی مامان؟ چه خبر؟ چیکارا میکنی؟؟؟
انقدی که دلم برای نوشین و نوشین کوچیکه و مهتاب و نسیم و .... تنگ شده برا فرشاد تنگ نشده!!
خوب شد گفتی! الان نگاه کردم دیدم سی دی هاش رو ندارم دم دست
قبلنا ام پی تری کرده بودم، الان میریزم رو کول دیسک
کجا میری اتی
بازم میری کرمان؟ بازم کلمپه قاچاق میکنی؟
کمک نمیخوای؟
ای بابا
من که دارم میمیرم، فک کنم فردا صبح زود برم، الان نمیتونم!! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...