چیزی نداشت که کسی روش حساس باشه آخه، اگه مشکلی بود یا میگیم پیرجو برش گردونه یا اینکه یکی دیگه میزنیم!!
-
چرا مگه؟ چیزی شده؟؟
برا تعداد پستها گفتم، نمیخوای هم که هیچی!
سلام مامان مدیره
خوبی؟؟ نمیخوای تاپیک اسپم رو حذف کنی؟؟؟
باز برم ببینم چه گلی باید به سر بگیرم ....
نه، نمی دونم!! (سوت)
سلام. چطوری؟
آره دیدم. صبح دیدم که حذفش کردن!
گور باباشون آتی جان.
قربونت برم اتی بانو که اینقدر به فکر این داداش نو شکفتتی ....
برم ببینم اگه اقا بخواد یه تیککه خوب اونجا برات پیدا می کنم یا نه ....از این فلاکت نجات پیدا کنی ....
اره عزیز .... زیاد قیافش جالب نیست .... معلومه روزگار جفای زیادی باهاش داشته ....
ولی وقتی عکسشو به مامی نشون دادم گفت قربون خدا برم که خوب در و تخته رو با هم جور می کنه ....
حالا امروز میخوام برم تهران ملاقات حضوری بگیرم .... دعا کن بشه ....
سلام به شما ای اتیش باره .... خوبی خوشی ....
اون سوتی نبود عزیز .... یه ناهمگونی عدم تقارن فی مابین ابعاد مکان و زمان بود که بدینسان متبلور گردید ....
خیــــــــــــــلـــــــــــــی قدیــــــــــــــــــمی بود (خاله!)
فردا به دستم برسون!!!
سلام. خوبی تو؟
صبح که مرخصی بودم تا 10:30. بعد هم که اومدم کلی کار داشتم. الان سرم خلوت شده. اومدم بازی کنم. ولی 5 هم باید برم دیگه!! اینقدر حال میده زمانهایی که اینجا نمیای و کار می کنی!!
کتاب من چی شد راستی؟
mamnoon doste aziz
[IMG] [IMG] [IMG] [IMG] [IMG]
[IMG] [IMG] ....... [IMG] [IMG] [IMG] [IMG]http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1534736#post1534736
سر بزنین دوست خوبم
به مناسبت اینکه همینطوری حال کردم
بذار ببینم کی برنامه ام خالی میشه بهت میگم
نه اتی مطمئن باش .... من حتی موقعی که هم تو باشگاه میام یاالا میگم ....
میخوام به یه کافه گلاسه در فرانسه دعوتت کنم
خدا کنه عکساش باشه ببینم این عروس گریز پارو ....
حالا پولوتیکت جواب داد یا نه ....
اب شنگولیش هیچ کدوم اونایی که گفتی نیست اتی .... فقط اینو می دونم که اگه به بز بدی میره پیشواز گرگ ....
میگم ایدی این صغری کیلیپسی رو نداری .... فک کنم کافی نت بند نسوان زندان قصر راه افتاده باشه ....
[IMG] [IMG]
خب چیزه .... زود قضاوت نکن .... تو همون خراب شده داشتم درس پزشکی میخوندم ....
هر کسی هم تزریقی چیزی داشت من تقبل می کردم تا خرج تحصیلو دربیارم ....
حالا شماره زندونو بده تا من زنگ بزنم بهش از دلش دربیارم دختر طفل حیوونی اونجا غریبه .... میخوام سفارشش بکنم ....
درست صوبت کن .... زهر ماری نه و اب شنگولی .... میزنیم تا امپر روحیه بکشه بالا ....
اون نقطه چینام همش فش بود البته به خودم .... که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ....
قربونت برم ..عرض ادب از ماست جیگر
چی کار کنم خب ....
باید بند به بند جواب بدم اخه به اون طوماری که فرستادی ....
تازه بعضی جاهاشو بی خی شدم ....
میگم اتی بانو چیزه .... شمام شهوت کلام بودیا رو نمی کردی ....
اقا چه توضیح مبسوطی دادی .... اقا ریختیم به هم ....
میگم چیزه .... فک کنم شما کار خیر انجام ندی دوبرابر ثواب بده خدا بهت ....
چه اصراریه حالا .... کسی توقع نداشت از شما ....
رفتی از بند نسوان واسه من تیکه مرگ من نکش منو اوردی خیر سرت ....
نمی دونی من قاطیم .... من خودم سی سال سابقه حبس داشتم تو گوانتالامآلوو ....
یکی باید باشه واسه من نقش ترمزدستی تو قطارو بازی کنه نه اینکه منو هل بده تو بزه (محض اطلاع جرم و جنایت نه اون حیووونه)....
................
................
درود اتی ماتی ....
پس چرا زنگ نزد اتی .... نکنه پشیمون شده باشه ....
....
....
ازار داری مگه این پایینو گذاشتی سر کار ....
نکنه با ویروسات ریختی رو هم که ملتو بزاری سر کار .... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
