asal royaei
پسندها
14

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • این سپیدار کهنسالی که هیچ از قیل و قال ما نمی آسود،
    این حیاط مدرسه
    این کبوترهای معصومی که ما روزی به انها دانه میدادیم
    این همان کوچا، همان بنبست
    این همان خانه ، همان درگاه
    این همان ایوان ، همان در...آه
    از بیابان های خشک و تشنه، از هر سوی صد فرسنگ
    در غروبی ارغوانی رنگ
    با نشانی های گنگ و دور،
    امدم تا هفت سال از سرگذشتم را،بشنوم-شاید-
    از اشارت های یک در،
    از نگاه ساکت یک پنجره، یک شیشه، یک دیوار
    در حرم، در کوچه ها ، در بازار.
    امدم خود را مگر پیدا کنم:
    کیف زرد کوچکی بر پشت،
    نیزه ای از ان قلم های نئی در مشت،
    گوشها از سوز سرما سرخ،
    رهگذر بر سنگفرش راه ناهموار!
    امدم -شاید-
    ناگهان در پیچ یک کوچه، چشم در چشمان مادر واکنم
    های های اشتیاق سالها را سر دهیم
    وانچه در جان و جگر یک عمر پنهان کرده ایم،
    سر در اغوش هم آریم و به یکدیگر دهیم
    هیچ!
    درمیان ازدحام زائران،
    پای تا سر گوش
    شاید از او ناله ای در گیر و داد اینهمه فریاد،
    مانده باشد در فضا،
    هر چند نامفهوم
    در رواق سرد و ساکت
    میدویدم در نگاه صدهزار ایینه ی کوچک
    شاید از سیمای او در بازتاب جاودان اینهمه تصویر،
    مانده باشد سایه ای،
    هرچند نامعلوم
    هیچ!
    کسی چون تو مرا غریب و تنها نگذاشت اینگونه در التهاب فردا نگذاشت سوگند نمی خورم ولی باورکن کسی چون تو به خلوت دلم پا نگذاشت
    نه از خاکم نه از بادم، نه در بندم نه ازادم،نه ان لیلاترین مجنون نه شیرینم نه فرهادم،فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تودلتنگم،اگر ابی تر از ابم اگر همزاد مهتابم،بدون توچه بی رنگم بدون تو چه بی تابم...
    فردا یک راز است،نگرانش نباش!
    دیروز یک خاطره بود،حسرتش را نخور!
    امروز یک هدیه است،قدرش را بدان!
    زندگی رقص واژگان است :یکی به جرم تفاوت تنهاست و یکی به جرم تنهایی متفاوت!!!!!


    هوا گرفته بود.باران میبارید...کودکی اهسته گفت: خدایا گریه نکن درست میشه...


    با چتر باشم یا بدون چتر ، فرقی نمی کند ، بی دوست خیس بارانم
    من شکوهی رو دان کنم ببینم چی میشه
    راستی از ویکی صدا دان کن همه چی داره
    wikiseda.ir
    باران بهونه بود که زیرچتر من تا انتهای کوچه بیای....
    کاش نه کوچه انتها داشت و نه باران بند می امد.
    در يك ساعت ميشه يك نفر رو دوست داشت،در يك روز ميشه عاشقش شد با يك نگاه،امايك عمر طول ميكشه تا فراموشش كنى!؟
    ولی لحن و گرمی صدا هم هست
    شادمهر آخرشه پاشایی و سامان جلیلی هم خوبن
    الان اینا رو گوش میکنم رفیق نیمه راه مرتضی پاشایی و حال خراب این روزا سامان جلیلی
    نگو بار گران بودیم ورفتیمنگو نامهربان بودیم و رفتیمکه اینها دلیل محکمی نیستبگو بادیگران بودیم و رفتیم
    -------------------------------------------



    شب است ودربه در كوچه هاي پر دردمفقيروخسته به دنبال گمشده ام ميگردماسير ظلمتم اي ماه پس كجا ماندي !من به اعتبار تو فانوس نياوردم
    --------------------------
    بی خیال عزیز...



    خواستم انقدر کمیاب شوم تادلی برایم تنگ شود نمیدانستم فراموش میشوم
    باغباني پيرم كه به غيرازگل ها ازهمه دلگيرم،كوله ام غرق غم است،آدم خوب كم است،عده اي بي خبرند،عده كوركرند،وگروهي پكرند،دلم ازاين همه غم ميگيرد،وچه خوب است آدمي عاقبت مي ميرد
    واقعن همینه که می گی من یکی کامل اینو توجیه شدم ولی افسوس که این قصه سر دراز دارد
    تو دور ميشوى وانگار ابرها ستاره ام را میچينندمن آهسته زير سايه درخت ها تب ميكنمو رفتنت را سير تماشا...و آرام زمزمه ميكنم"آرام جانم رفت"و تو حتی لحظه ای برنميگردی...كه ببينى پشتت را خالی نكردم!
    من که هر چی نیگا میکنم چیزی بهتر از شعر شما نمی بینم که جوابتون رو بدم ....صبور باشین .....
    پر کن پیاله را کین اب آتشین، دیریست ره به حال خرابم نمیبرد.
    این جام ها دریای آتش است که ریزم به کام خویش، گرداب میرباید و آبم نمیبرد.
    من با سمند سرکش جادوی شراب،
    تا بیکران عالم پندار رفته ام
    تا دشت پر ستاره ی اندیشه های گرم
    تا مرز ناشناخته ی مر گ و زندگی
    تا کوچه باغ خاطره های گریز پا
    تا شهر یادها...
    دیگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمیبرد
    هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه الود دور دست
    پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
    آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد
    آن بی ستاره ام که عقابم نمیبرم
    در راه زندگی،
    با اینهمه تلاش و تمنا و تشنگی،
    با اینکه ناله میکشم از دل که اب اب
    دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
    پر کن پیاله را.....
    گاهی گمان نمیکنی و می شود / گاهی نمیشود که نمیشود / گاهی هزار دعا بی اجابت است / گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود / گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست / گاهی تمام شهر گدای تو می شوند
    بعد یه سال :
    سلاااااااااااااااااام خوبم مرسی. شمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا خوبید؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا