archi_arch
پسندها
5,561

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • همچین میگی ته شهید گلاب انگار 10 کیلومتره..
    بابا 2000 متر خیابون بیشتر نیستا..
    سمت بازارچه سنتی ستارخانه..
    من باز اسم کوچه و اینارو هم میبینم بهت میگم..
    ببین میای تو شهید گلاب..
    تا تهش به سمت شرق میای..
    ورودی اخر دست راست..
    بعد که اومدی تو کوچه ی دوم..
    البته انشالله شنبه دنبالشیم بنر گنده بگیریم و بزنیم سر کوچه.
    آره بابا اریاشهره..
    تو شهید گلاب..
    میشناسی که؟!
    دهه ی محرم انشالله شروع میکنیم..
    کوچیکتم..
    راستی مریم ادرس میدم با ارامش بیاین هیئت ما..میاین؟
    سلام
    نمیدونستم میای..وگرنه نمیرفتم!
    چیییطوری؟
    سلام رییس جونم
    من دارم میرم رییس جونم
    خوبی رییس جونم؟
    خیلی مخلصیم رییس جونم
    ای بابا
    ببین کیا سرمیزنن ورابطش با بعضی چیزا چیه


    گریزی نیست ...

    همیشه بی آنکه بخواهی

    اتفاق خودش را می اندازد

    وسط زندگی ات !

    بعد هم می رود

    تو می مانی و اینهمه چه کنم ...

    با ذهنی که مدام تکرار می کند:

    "حالا که اتفاقی نیفتاده

    دوست نداشت بماند، رفت...همین!"

    حالم از ذهنی که زیاد حرف می زند به هم می خورد !

    می روم تا اتفاق کمی آرام بگیرد ...

    به قول خودش

    فردا همه چیز را فراموش خواهیم کرد !

    می روم با یک آرزو

    کاش هیچ وقت نمی گفتم:

    کاش ...


    س.بارانی
    فهمیدم برای چی نرفتی یونی

    حالت خوش نبوده
    سرت خورده بوده به چیزی حتما


    باید برم
    کاری نداری؟
    ببخشید
    بای
    خودمو بابام هم تهران به دنیا اومدیم بابابزرگم ...


    با هواپیما؟؟؟؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا