آرام منتقلشون کردم تالار اخبار زحمتش با خودت
-
سلام
آرام این لینک تایید شده ست؟
فقط ميگم هنوز نشناختمتون و شما در مورد اينكه گفته بوديد: انساني شاد هستيد درو غ گفتيد شايد...
بدرود تا هميشه
باشه حتما ليست زيبايي شد الان
آخه قبلا همشون پسر بودند و يه دختر ترشيده ولي شما نوو كرديد ليستم رو ممنون
مدركتون البته مهمتره
داشتم جوابيه مينوشتم ها..كلا پاكش كردم
خوب شد گفتين..
من ديگه كاري با شخصيت شناسي بعضي ها نخواهم داشت.. اسم شما رو هم وارد ليست سياهم كردم
ماكه بدي اي نديديم
نه راستش!!مراسم فرداس!!!امروزم تمام مدت بيرون بودم...هيچي هم آماده نكردم!!!!!
دارم از پا در ميام!!
فقط اومدم كه عيدو تبريك بگم و يه سر بيام زير آسمون
سلام ما لياقت اين تبريك پيش تازانه شما رو نداشتيم.. شرمندمون كرديد..
پيشاپيش بهتون تبريك ميگم اين خجسته ميلاد رو
سلاام!
ارام یه سوال! این سایت چرا معتبر نیست؟!
...
هه!چه جالب!دقیقا همین الان ***** شد!
ارام اطلاعیه!!!
ارام قوانین و اطلاعیه کن که دیگه بهونه ای نمونه!!
راستی چه قده لذا لذا شد!!!
الان تو حس هيچ بودنم.
شب بخير ... اينم جاي ديروز كه بي خبر رفتم
.
درسته روياي من واسه بيل گيتس ميتونه حتي اندازه يه جوك خنده دار باشه. ولي براي من هنوز محفوظه.. روياي شمارو تو كارتونا ديدم يه بار..
آخي... اين روياييه ولي .مثل فيلماست آخه!! ولي تو واقعيت سخته. منم دوس داشتم يه اطاق زير شيرووني داشته باشم.با يه ديد به مزرعه.. تو افكارم.زندگي كنم. دوست داشتم مثل قهرماناي تو فيلم. بعد از جنگ با بدي ها... بيخبر از همه تو جاده اي طولاني به سوي غروب فرو برم. بي اونكه منتظر تشويق يا تحسين ديگران بمونم. ولي نميشه. ولي ميشه توش غرق رويا شد همين.
تا حالا نشده فكر كني...برا كسي مهم نيستي.. بود ونبودت توفيري تو حال و روز ديگران نداره؟
يكروز كه هيچي.. صدسال هم نباشي كسي براش مهم نيست؟
اين يعني هيچي... ارزوش رو نكنيد..ديدم و بودم توش ميدونم كه خيلي سخته
مرسي.. از هيچي بهترم..
شب شمام خوش...
چشه موشه هم چپوله
ديشب يوهويي شد رفتنم.. شرمنده شدم
ببخشيد بهر حال.
سلام
آره!!ماشینه رو دیدم!!!!!واه واه!!!!چه کثیفه!!من حاضرم پای پیاده برم ولی سوار اون نشم!!!
مسئولیت سیل در دهان تورو من به عهده نمیگیرم:
گربه بيوفاست و راحت طلب.. اصلا خوشم نمياد. ولي سگ تاثير پذير و انساني تر هستش. مخصوصا براي جايي كه حياط بزرگ داشته باشي خوبه. وگرنه همون گربه و اونم تو زير پله شايد مناسب تر باشه..
فكر كنم آخرش بايد سوسك يا همين موشا رو بخريم.
يه دوره كوتاه.. تو خونه هاي شهري هيچ كاري نميشه كرد.. وگرنه عاشق سگم..
-
شير و ماست نيست كه ارزون باشه...
چند تا؟ واي .. پس جا داره جرج رو هم نشونتن بدم.. اونم نتونستيم نگه داريم از بس واق واق ميكرد.
ولي خداييش اگه جاي مناسب نداريد نگيريد دوماه طول كشيد تا اتاقمون اسمش عوض شد.. مامانم ميگفت طويله است اينجا..
[IMG][IMG][IMG]
خب تو حياط خلوت و يا زير روشنايي هم ميشه جاشون داد.
اينا غذا شون هم يه درد سر ديگه است اگه غذاهاي چسب ناك بهشون بدي ميميرند. ما فقط تنقلات-پسته بادوم زميني و فندق ميداديم و هوج و اينا- اونام همونجا نميخورند كه!!
لپ هاشون رو تو عكس همين موشه ميبيني؟ يدونه هويج رو با دندوناشون خرد ميكنند و داخل لپ هاش جمع ميكنه. خيلي جا دارند اونجا... و بعد ميبرند تو لونشون و ذخيره ميكنند و ميخورند. اگه خواستي بخري دوتا بخر. كه تنها نباشند گرچه هميشه با هم دعوا ميكنند.
باشه حالا شهرستاني بودنمون رو نكوبيد تو سرمون ميدونيم خوب. ما ملت شريف و زحمتكش هستيم به قول شما.. اونجا بايدم ارزون باشه..
دونه اي 15 گرفته بوديم. مفت فروختيم به يك نفر..كه فقط راحت بشيم از دستشون.
اگه گاراژ داريد بخريد خب! اونقدر بامزه ان.. ولي ديگه نميتونيد بيايد سايت چون تموم وقتتون رو ميگيرند. غذا خوردنشون رو بايد ببينيد كه چيكار ميكنند.
شرمنده شدم... بعد از اون فرار تمامي پرونده جناييشون رو جويدند و از بين بردند. جز
1 2 3
چشم حتما... انگار دارم پيدا ميكنم. فقط كمي نگرانم. آقاي پيرجو تازگيها يك پيام مهم تو سايت نوشته بود كه بعضي كاربرا با آي دي دخترونه و با كشيدن پسراي ساده دل به سمت چت... عكس هاشون رو به يغما برده و اخاذي ميكنند. تو رو خدا شما...؟
چشم حتما.. لحظه اي صبر ..آپلود نزديك است
آبروم رفت.
بخدا دنبالش هستم.. ميون هزاران عكس گير كرده....ميخوايد عكس خودم رو بدم. كم از همستر ها با مزه نيستم
بزارين اينجوري بگم اينا اولا چند نژاد مختلفندو همچنين بصورت آموزش ديده و معمولي فروخته ميشند. اونايي كه تربيت يافته اند زياد اذيت نميكنند. ولي معموليا كه ارزونتر هم هستند ..همه جا خرابكاري ميكنند و بوشون يه سردرد واقعيه.. بايد كلي روشون كار كنيد. خيلي حوصله ميخواد داداش كوچيكم با اينا راحت تر بود ميزاشت تو جيبش و ميگردوند. همسايه ها واللا آبرومون روبردند. آخه فكر ميكردند اينا موشند و حتي يه بار نذري هاي مادرم رو با اكراه قبول كردند...حتما نخوردند واضحه.. صبح كه ديديم نيستند... زود به همه خبر داديم وگرنه راست ميگيد ميكشتنشون.. ثمين دختر برادرم چقدر باهاشون بازي ميكرد. يكيشون مثل همين نارنجي بود رنگش.
آپلود !!چشم اگه شد الان -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...