والا منم الان همچین خوب نیستم حاج امیر
نه آقا جون نمی شه ، برو سیب و هلو بخر از میوه فروش گاز بزن
من رو دخترم غیرت دارمااا
نه آقا جون نمی شه ، برو سیب و هلو بخر از میوه فروش گاز بزن
من رو دخترم غیرت دارمااا
amir ghasemiyan
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
پا ندارم که، پاهامه قطع کردنف نمیدونستی مگه؟
علیکم السلام حاج امیر
قربونت خان امیر شما چه طوری؟
عه عه عه؟ من رو دخترم غیرتی هستما
خون راه می ندازما حواست باشه خلاصه
نه برای ترجمه نمیخوام. همینه دیگه آخر عمری همینه کم داشتیم به کوروش پول پرداخت کنیم. ممنون
سلام. زبان انگلیسیت چطوره امیر؟
کسی رو میشناسی تو باشگاه زبانش خوب باشه؟
خوب حالا تو هم . تو که مثل خون اشامایی مرگ روت تاثیر نداره . ما رو میکشی خودت زنده ایی
من برم سراغ پاورم کچل
ایشالا بمیری به خواستگاری هم نرسی
دارم باهاش سر و کله میزنم . چشام خون ده انقد پشت لب تاب نشستم
سلام علیکم ورحمته الله
حامد به منم یاد داده منتهی گفته جواب امیر رو ندی عیبی نداره به من چه حامد گفته دیگه
پس بالاخره وظایفتو یاد گرفتی . خوبه بالاخره حامد یه چیزایی بهت یاد داده . نه خوبه پس به شما میم شیمی ها هم میشه امید داشت
سلام گل بابا ... چطوری ؟؟؟ خدا این افطار رو از ما نگیره یکم سرعت نت بهتر بشه :دی
ممنونم امیر خان جان
خوبین شما؟
نماز روزه هاتون قبول باشه
اومدم امير
خدا بگم چکارت کنه...
چرت و پرت می پرونی، آخرش میپرسی ناراحت شدی؟
آره جیگرکی توپی بود... ولی شانس شما جمعش کردن دیگه... اصلا اراک جیگرکی نداره
خوش باشی گلاب...
امير خدانگهدار....
من خوب از كجا بدونم از تهران اصفهان همه جا ميان
حتما دوست دارن
ناراحت شدم؟ واسه چی؟ نکنه چیزی گفتی من نگرفتم دهن سرویس؟!
الان میرم پیامها رو چک میکنم، چیزی گفته باشی که "بووووووووق" داشته باشه یه کله بیشتر کارت نمیکنم.
منظورت جیگر خام خام داداشته؟ من خودم پایه جیگرم یه وضعی اصلا... باید اراک باشی و ببینی
یه پاتوق جیگرکی داریم دنــــــــج... ایشالله اومدی اراک... البته چون میدونم نمیای تعارف میزنما... فردا صبح پا نشی بیای!
واجب شد بعد از افطار یه سر برم... جات خالیه امشب... به به چه کار کنه محمود آقا امشب....
من نوکر امام رضا و بچه محلاش هم هستم... رفتی حرم یه گوشه از دلت رو واسه من خالی بذار
داش امیر ما کلا حالمون خرابه... خــــــــــراب... نه از این خراباااااااااا
دوستت دارم دل نازک
از داداش شهرامت
خيلي استادا هستن كه از شهرهاي مختلف ميان دانشگاه دزفول
امير
اون سوالي كه ازت پرسيدم باورم نشد شرمنده رفتم پيشه داداشت ازش پرسيدم
برو تو پروفايلم ببين كجاييم خوب دزفوليم
تا ديروز يادت بودا
همه هجوم اوردن بهت مخت داره....
موقع افطار رفتی پیش خدا هوای نن جونتم داشته باش
عصرت لواشکی با طعم آلبالو
پس حسابی خوش بگذره همچنین
داد نزن
خواهرم پرسيد گفت ازش بپرس استاد لطيفي رو ميشناسه چون اينجا درس ميده اما مشهديه
بعد گفت ترم چنده گفتم نميدونم الان ازش مي پرسم
شما انگار مخت تير كشيده
خواهش پیسملک مظلوم نمای خوتم
آوّرین به پیسمل حرف گوش کن ...حالا مهربون شدی
امیرو من باید برم کاری نداری پیسملم؟
به قول زهرا چروکیده مگه من فسیل زمان دایناسورها هستم که میگی سنش به سنت بخوره
خوب یکی باید حدودای حداکثر 27 باشه که از خودم بزرگتر نباشه دیگه.
پسر الان ابرومون میره فکر میکنن من زن می خوام نمیدونن تو همش فکر متاهل شدنی.
خوب حالا نمیخواد خجالت بکشی که من خودم خیلی شرمنده ام
مابیشتر مشتاقیم
یه مدت عسلویه بودم الان هم شرکت گاز کار میکنم.خودت به چی مشغولی؟
ترم چندي؟؟
مگه مشهدي نيستي؟
فكر كنم روزه خيلي بهت فشار اورده
نوش جونت...گوشت بشه به تنت
خو تو پرورش دادی مهربونی به ارث رسیده روالان شونصد گام از من جلوتری... امروزی هستی دیگه...زمان ما این امکانات نبود
نه متخصص نموخوام سنش زیاده.
نه دیگه حوصله کتک کاری ندارم یدونه بی صاحابش رو پیدا کن:دی
باشه بینیم و تعریف کنیم.
اتفاقا از طرف شرکت قرار بود بیام پابوس امام رضا
ایشالا اگه طلبید میام بهت سر میزنم.
اوه اوه اوه...چِشَم کفِ پات
...تو که دستِ خردادیانو از پشت بستی:دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...