نمی دانم تو میدانی که من بی تو بهاران را نمیخواهم....
نمیدانم تو میدانی که من بی تو درخت خشک پاییزم که باران را نمیخواهم...
من از آب زلال چشمه ها چیزی نمیخواهم ، اگر بی تو گل نرگس نروید در درون
باغ چشمانم و من بی تو.... و من بی تو ....
و من بی تـــــو پـــــریشانم . پــــــــریشان
آغوشه تو
آغوشه تو
باز دلم می خواهد سرم را بر روی شانه هایت بگذارم و از اعماق وجودم گریه کنم.
هق هق هایم را به یاد بسپار.اشک هایم سهم شانه های توست.شانه هایت را استوار نگاه دار تا من به آن تکیه کنم.
من از روزگار خسته ام و تکیه گاهی جز شانه های تو ندارم.زمانی که روزگار بالهایم را از من ستاند تو...
باز دلم می خواهد سرم را بر روی شانه هایت بگذارم و از اعماق وجودم گریه کنم.
هق هق هایم را به یاد بسپار.اشک هایم سهم شانه های توست.شانه هایت را استوار نگاه دار تا من به آن تکیه کنم.
من از روزگار خسته ام و تکیه گاهی جز شانه های تو ندارم.زمانی که روزگار بالهایم را از من ستاند تو بهانه ای شدی برای...
سلام به همه دوستان
لطفا اگر متن یا شعری مینویسید ذکر کنید که از چه کسی است.
اینطوری وقتی به قطعه ی زیبایی برخوردیم بتونیم حداقل اونو دنبال کنیم
سپاسگزارم