abu_72
پسندها
961

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام جيگر نماز و روزت قبول باشه التماس دعا ايشاالله هر چي از خدا ميخواي خدا بهت بده
    پوري جان من نميتونم زياد بمونم فردا امتحان دارم قربونت برم
    كاراي سخت سخت ميخوايا الان چه جوري دلداريت بدم ببين من زياد نميتونم بمونم بيا بريم تو اين تاپيكا ببينيم چه خبره
    بدت مياد از من ديگه چيه ديوونه شدي مگه ميشه آدم شوهرشو بغل نكنه دارم باهات شخي ميكنم
    ولي من كه بغلت نميكنم حالا ببين
    ميخواد اعصابت خورد بشه..ميخواد نشه
    اما پول كه خوشبختي نمياره ولي خب تاثيرش كم نيست ايشالله خداكمك ميكنه به شرط اينكه ما تا ابد هميديگرو دوست داشته باشيم نه اينكه بعد ازدواج تو به سرت هواي يه زنديگه بزنه به خصوص تو 40 سالگي كنترل مرد خيلي سخته
    پوري فيلم در مسير زاينده رود شروع شده ميخوام برم باشه بعد فيلم ميام
    خب حتما تو يه كاري ميكني كه اونا صداشون درمياد ديگه حتما خوب درس نميخوني
    در هر صورت بهشون بگو بهم فشار نياريد به عهده ي خودم بزاريد تا فكرم آزاد باشه
    خوفي يعني چي يادت نمياد ولي من يادمه عكس بردپيت فكر كنم توي كوير بود
    به من ربطي نداره بايد پيداش كني
    راستي پوري ميشه به جاي اين عكس آواتارت اون اولين عكستو كه باهات آشنا شده بودم رو بزاري
    رفتي عزيزم من دوباره اومدم اما زياد نميمونم آخه ماميم بهم گير داد
    خب بلاخره رفت بريم اونطرف برات بزارم فقط ميدوني تنه ي اون عكسه مال من نيست عكس يه عروسه فقط صورتمو جاش گزاشتم ببيني عمرا منو بشناسي
    آره خيلي خوب خوابيدم چون تو نوازشم كردي
    رستي پوري ميخواي يه عكس فتوشاپي از خودم برات بزارم كفت ببره
    جايي نرفتم همين جام فقط مامانم اينجا نشسته فعلا نميتونم راحت پيام بدم
    نه بابا دختر خالم به جاش مينويسه بابا بزرگ من سواد قرآني داره
    خب چرا ناراحت بودي گلم اون عكس چي بود گزاشتي با زن عموت حرف زدي؟
    ببخشيد كه دير جواب دادم آخه بابا بزرگم بهم پيام داد داشتم جوابشو ميدادم برام شارژ فرستاده قربونش برم
    آره فردا دانشگاهم اما نميخواد زنگ بزني دوس ندارم به خاطر من هي شارژ عوض كني
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا