a_m68 سبز
پسندها
1,344

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کلا امروز یه جورایی 30 خرداد بود دیگه
    با این فرق که الان تظاهرات هامون با فاصله ست و اونموقع پشت هم بود!
    ولی میخواستن بترسونن
    با موتوراشون راه افتادن تو خیابونا اخرسر و من تو چمران دیدمشون که خروجی نیایش رو رفتن،
    داداشم هم تو حسن آباد دیده بودشون
    کلا فقط میخواستن بترسونن بعد از زدن و بردن و ...
    فیلم گرفتن و گوشی دیدن و وسایل رو گشتن و ...
    سلام دوست عزيز
    پيشنهاد ميكنم در مقابل حرفهاي بيربط بعضي از اعضا كه طرفداري كوركورانه از دولت ميكنن با متانت رفتار كنيد چون اونا فقط دوست دارن رو اعصاب بقيه راه برن و با عصبانيت نميشه كاري از پيش برد
    مرسي
    ولی خداییش قشنگترین صحنه های زندگیم رو امروز تجربه کردم
    اول که تو دانشگاه دم در قدس بودیم، یهو یکی از این لباس شخصی ها اومد ازمون فیلم بگیره، من سرمو گرفتم بالا!! همه ریخته بودن پایین، بعد امیدم به این بغلیم بود که اونم مثل خودم شجاع(!!!!) بود!! بعد یکی از بچه ها اومد دستم رو گرفت برد اونور، گفت این بغلیت پلیس امنیت بود!!
    فکر کنم اونم این روحیه ی من رو دیده بود جلو دوربین ، فکر کرده بود از خودشونم
    وای! دومیش، تو طالقانی بودیم، یه سری از این بسیجی های مدرسه ای جلومون داشتن می رفتن، 2 تا مهتابی ورداشتن از رو زمین
    یهو یکیشون پاااااغ! کوبید تو سرش داد زد "بچه ها بریم!!"

    من هنوز هم دارم می خندم به اون صحنه
    اما خبر دارم
    یکی از بچه هامون رو هم تو کریم خان گرفتن
    گاز فلفل زدن تو چشمش و بردنش
    :D من میشه گفت تقریبا هیچی ندیدم:دی!!!!!!
    هربار دیر رسیدم، اول که رسیدم دانشگاه، بخش اصلی بچه ها حرکت کرده بودن و گاردی ها رو زده بودن کنار و رفته بودن بالا، به طرف کریم خان، کلی اونجا ازم فیلم برداری شد و ...
    امروز باتوم نخوردم، اما تا دلت بخواد عقده های گاردی ها روم خالی شد، زرت و زرت بهم فحش میدادن
    من 10 که رسیدم دانشگاه یه گروه از بچه ها رفته بودن و یه گروه مونده بودن، من با چندتا دیگه از بچه ها رفتیم طرف کریم خان، وقتی رسیدیم تقریبا داغون بود
    واقعا من تو عمرم این همه بسیجی و لباس شخصی و سپاهی و ... ندیده بودم، واقعا مسخره بود،
    واسه ترسوندن هم کیفامون گشتن و ...
    بعد کلی راه پیمایی(پیاده روی 3 نفره!) برگشتیم طرف دانشگاه
    اونجا اون قسمتی از بچه ها که مونده بودن همچنان داشتن شعار میدادن، به اونا ملحق شدیم جلو در 50 تومنی و در صحنه بودیم!
    ای بابا!
    پس گولشون زدی!:lol:
    منم یاد تو افتادم, هوس آبنبات کردم!:w00:
    به ما که گفتن,میرداماد خبره!رفتیم اونجا,خبری نبود!ضایه شدیم برگشتیم!:w04:
    حالا یه وقت دیگه میریم اغتشاش!:w11:
    الآن کم کم برم سمت شیرخوارگاه...!
    تا دیر نشده........!
    با ما امری نداری؟
    خوفییییییییییییییییییییییی عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بوسسسس
    درود جیجر
    خوبی؟
    میای؟؟؟؟؟؟
    پژمان شماره مو بهت داد؟
    بهم زنگ بزن
    من دارم میرم
    میبینمت
    بوس
    بدورد
    خیلی حیفه اگه نیای. همه مون راهمون دوره. همه میان. شاهپرک هم هستا!
    به هر حال خوشحال میشیم اگه بتونی جور کنی و بیای. اگر نه هم که به امید خدا تو قرار های بعدی می بینیمت.
    شاد باشی.
    سیلام!
    امروز چنا نیودمی پیشمون؟:w00:
    آبنبات هم که نداشتی!:w00:
    7تیر بودیم!طالقانی بودیم,ایرانشهر و... سر زدیم...!
    شما کجا بودین؟
    دههها!:w00:یعنی چی این حرفا؟؟؟
    این کاراییه که ما بنده ها داریم انجام میدیم!
    جنبه ی قدرت نداریم!
    جنبه ی... نداریم....................!
    سلام عزیزم
    مرسی خیلی لطف داری فدات شم
    اره بد نبود
    18 شدم....
    آره!
    ایشالا در همجواری ایشون از صالحان خواهیم شد!
    راستی, دعا کن اخراج مشه که...!:lol:
    قربانت!
    شما هم شب خوبی داشته باشین...!
    تا فردا شب و روزت بخیر...!
    یا حق...!
    :w30:
    اوگی...!
    حالا اگه بشه!:w02:
    با بیتاب برو, که آداب غذا خوردن رو یاد بگیری!:d
    گفتم که واسه اغتشاش,انرژی داشته باشی!:d
    مرسی که کچلا رو نا امید نکردی!
    کلپچ و اگه هستی, با شاهپرک هماهنگ کن!
    آره یه کچل قاطی ولی مهلبون! ببینی,میشناسی!
    اگه باور نداری, میتونی از شاهپرک و پژمان و... بچه های خیریه بپرسی که باورت شه, کچلم!:w02:
    منم حوس آبنبات کردم! یه چندتا میگیریم ........
    آخه خودت خندت نمی گیری با یکی 3 4 هفته شاید بیشتر کلی رفیق باشی مثل منو تو بعد تو لیست دوستات نباشه.....
    می خای بگی تو سال بالایی منی ..........
    زهی خیال باطل ...
    آره فکر کردم شاید تو دانشگاه ما باشی........
    به سلامتی.ایشالا موفق باشی........
    آره حنده داره تو باور میشد من داخل لیست دوستات نباشم
    آها.......
    آخی.......ترم 4؟
    ورودی بهمن احتمالاً.........
    کجا میخونی؟یعنی میخوام ببینم تهران مرکزی احیاناً؟
    چرا ناراحت شدی شوخی کردم اگه خواستی اراده کنی میام کمکت
    ما که میخوایم بریم!
    از دست میدی ها!
    آره بابا! همشون منم!:d
    کچلم دیگه!
    کچلی که شاخ و دم نداره!
    یادش بخیر!
    جوونیا...............
    چقدر مو داشتم....
    چشم خوردم!:w01:
    طرح خانومی از فکر تا عمل صد فرسنگ راه را باید بری..............:d(شوخی کردم ////////)
    راستی یاهو الان باز شد .............
    من کمکم برم امروز کلی کار دارم.......... :d
    چرا شانس بد؟
    خوبه که......تموم شه همچین دلت تنگ میشه........
    طرح چندی؟
    بله تموم شده......
    نه 12 آبان........
    نمیدونم 3 اردیبهشت هم یه چیزی هست ولی........
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا