آره من جز حضار اونورم 
-
عاره الی
عروسیه کیه
الان شوما دوتا حضار اونورین؟
باو نازی هویجوری پاکیدم
اینجا خیلی دمج تر از اونیه که فکرشو کنید
راس میگه نازی بگو ببینیم چه خبر بوده بین تو و اون والا بد نباشه یه وخ الیو انداختی وسط
میبینم که کار به عروسی کشیده
نه الی زشت نبود ...
گفتم ما صاب خونه ایم .. گفت این ظرفارو جمع کنم ... گفتم نه الی جمع میکنه
گفت الی موهاشو شونه نمیکنه ..ظرف جمع کنه ؟
گمشو نازی ..چه حرفایی؟ زشت نباشه من پریدم وسط
نه الی ندارم ولی میترسم
مرگ سلف ... چرا پاکیدی ؟:|
چرا حال هر سه تامونو پرسید ... گفتم سلف یه مدت نمیاد ...
ای هست .. یه بار دو تایی خراب میشیم پروفت ...
بعد یه حرفایی پیش اومد که گفتم الی رو بفرستم سراغش خخخ
سلف الان رسید به تو
نه ..هنو حرفی از فصلا به میون نیومده
سلف چرا اینجا پیاماتو میپاکی؟ اینجام حضار داری بگو در جریان باشیم
نمیگه بهاره کجاس ؟
..........
عاره بعدش گرفتم خودتو میگی
نازی از من چیزی نپرسید؟
نه باو .... تو دلش داره میگه به من
کیو میگه ؟
عه؟ رفتم بهش سلام کردم..میگه این دختره خله
دلش برات تنگ شده الی
راستی علیک نازی
سلام نازی
یه وخ نترکی فقط ، گفتم که بدونی
حامی؟ چرا چیتو شده مگه؟
بچه ها میگم یه سر برید تو اون پروف من یکم تیریب دل تنگی بیایید باو ملت شک میکنن
برا من پودر شده
آها میخواسم بگم چه خانم زرنگی
سلام ...
من برم شام ...
الی یه سر به حامی بزن خخخخ
مثه جیبه منه پ..جیب من دیگه داره کپک میزنه
نه ....مدیرکلش آقاست ..قسمت خدماتش اون خانومه تنهاس
جیب مبارک خالیه
مسئولش خانمه تنهاس؟
نچ ..همون خدمات کامپیوتریه ....3 روزه درگیرشیم :/ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...