چشم من بیا منو یاری بکن
گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری میشه کرد
کاری از ما نمیاد,زاری بکن
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دلم من گریه میخواد
....
قصه گذشته های خوب من
خیلی زود مثل ی خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بذارم
تا قیامت اشک حسرت ببارم
.....
دل هیشکی مثل من غم نداره
.....
حالا که گریه دوای دردمه,چرا چشمم اشکشو کم میاره
.....
.....
.....
.....
فرصت موندنمون خیلی کمه....
اشکایی که بی هوا رو گونه هام میریزه
ابری که از همه خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه,تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه,اما ندونی بهتره
***
***
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه