اخه شما هم درس و دانشگاه دارید ......زحمت میشه....
ولی اگه وقت آزاد دارید من سعی میکنم چند وقته دیگه دستنویسها رو بدم .....البته فصل 3 خیلی سنگینه و همش نکته .....110 ص است نمیشه خلاصشو تایپ کرد......باید فکری به حالش کرد......در ضمن خاله دلت خیلی بزرگه.....مرسی از این که گفتی
سلام خاله....بازم مثل همیشه باعث دلگرمی و انرژی دادن هستی
راستش خاله خیلی دوست دارم خلاصه جزوه رو بنویسم ولی خیلی درس سرم ریخته و از طرفی هم میدونم بچه ها چقدر دنبالش هستن.....ولی وقتم کمه....اگه یکی وقت داشت و من دستنویس میکردم خلاصه ها رو و زحمت تایپشون رو میکشید خیلی خوب میشد.....البته مشکل دیگه هم عکس های کتابه و نمودارها......
نمیدونم والا...کاش یکی از استادای گرامی خلاصه اینا رو مینوشت و در اختیارمون میذاشت
از هیچکس برای چیزی انتظاری نداشته باش، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات
عشق بورز ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن
... قبل از اینکه بنویسی » فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی » ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن
قبل از تنفر » عشق بورز
زندگی این است … احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر ...
كوچه اي را بود نامش معرفت،مردمانش با مرام از هر جهت،سيل آمد كوچه را ويرانه كرد،مردمش را با جهان را بيگانه كرد،هر چه در آي كوي بود از معرفت،شست و با خود برد سيل بي صفت،از تمام كوچه تنها يك نفر،خانه اش ماند و خودش جست از خطر،رسم و راه نيك هر جا بود و هست،از نهاد مردم آن كوچه است،چونكه در انديشه تو آنگونه اي،حتم دارم بچه ي آن كوچه اي