یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام آقا داداش
    به جای پر کردن صفحه پروفایلتون
    اینها رو توی پروفایل بقیه بزارید
    ثواب داره ها
    مثلا برای من :D

    شما می توانید میلیون ها بار بگویید متاسفم،می توانید هر قدر که خواستید بگویید دوستت دارم. هرچه که دلتان می خواهد بگویید،هر وقت که خواستید، ولی اگر نمی توانید حرف هایتان را ثابت کنید،بهتر است که چیزی نگویید!
    سلام
    خواهش
    ایشاا... همیشه شاد و سرزنده باشی
    عشق خدا همواره در دسترس است،
    اما دل ما گشوده نیست.
    دلت را به انگشتان خدا بسپار تا با آن بازی کند.
    بگذار خدا، تپش های هماهنگ با هستی را به آن الهام کند.
    دلی که هماهنگ با نبض هستی نا متناهی نمی تپد،
    دل نیست پاره گل است........!
    شبتون مثه تولد لاک پشتا قشنگ...
    صحبت نمیکنم راجب مشکلاتم...
    حتما...محتاجم...به خدا..ودعا..
    خدافظ...
    شهاب حسینی رو شوخی نکردم...
    خب پس اون اقا اخونده ...
    شهاب حسینییی....معرکه است...
    دل شکسته رو هم عالیی بازی کرد..
    راستش من یکمی با این مسائلی که شما دوسش دارین مشکل دارم...
    ودارم تو مشکلاتم خفه میشم...یه جور دستو پا میزنم...
    متاسفم...
    دنبال جواب دندون شکنم نباشین...
    ما خودمون دندونمون درد میکنه...عمیییق..
    این واسه رفعه دلخوری بود...
    من بی منظور شوخی کردم...
    والبته بی تامل....
    ای شهدای گمنام و ای غلطیده‌شدگان در سرب‌های سرد و سنگین که به عشق مام میهن و انقلاب و اسلام، سر بر سودای عشق گذاشتید.. اینجا کجاست؟ ما کیستیم... شما که بودید؟ و کجایید؟
    شما کلا ارومییین؟
    شبیه شهاب حسینی تو فیلم ..دل شکسته...
    “وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین‌شهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمی‌شد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانه‌روز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره‌ی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون.”

    مجموعه‌ی یازده قسمتی “حقیقت” کار بعدی گروه محسوب می‌شد که یکی از هدف‌های آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.

    “یک هفته‌ای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جست‌و‌جوی “حقیقت” ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود تولید مجموعه‌ی حقیقت این گونه
    کار گروه جهاد در جبهه‌ها ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر هشت، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوسته‌ای پیدا کرد آغاز تهیه‌ی مجموعه‌ی زیبا و ماندگار روایت فتح که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد به همان ایام باز می‌گردد. شهید آوینی درباره‌ی انگیزه‌ی گروه جهاد در ساختن این مجموعه که نزدیک به هفتاد برنامه است چنین می‌گوید:

    “انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند آن‌ها را به جبهه‌های دفاع مقدس می‌کشاند وظایف و تعهدات اداری.
    با شروع کار جهاد سازندگی در سال ۵۸ به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورت‌های موجود رفته‌رفته ما را به فیلم‌سازی کشاند… ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همه‌ی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش می‌آید عکس‌العمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعه‌ی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله ی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و مابه فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم… وقتی فیروز‌آباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنه‌های جنگ را ما در آن‌جا، در جنگ با خوانین گرفتیم.

    گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت دو تن از اعضای گروه در همان روزهای او جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه‌اش خورده بود، از حلقه‌ی محاصره گریخت. گروه بار دیگر تشکل یافت و در روزهای محاصره‌ی خرمشهر برای تهیه‌ی فیلم وارد این شهر شد:
    شهید آوینی[IMG][IMG] فیلم‌سازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه درباره‌ی غائله‌ی گنبد (مجموعه‌ی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه‌ی مستند خان گزیده‌ها) آغاز کرد
    شما می توانید میلیون ها بار بگویید متاسفم،می توانید هر قدر که خواستید بگویید دوستت دارم. هرچه که دلتان می خواهد بگویید،هر وقت که خواستید، ولی اگر نمی توانید حرف هایتان را ثابت کنید،بهتر است که چیزی نگویید!
    نهههههه
    مگه رنگین کمونه...:دی
    سقفشو رنگ نزنین...سفید بمونه بهتره...
    ابی هم که ادم یخ میکنه...من ابی رو نمیتونم تحمل کنم...
    خیلیی ساکته...
    هرچند خیلیی ابی رو دوست دارم
    البته طبیعت ابی ...
    اتاق کییی؟؟
    وااااای خیلی خوبه
    اتاق من:دوتا دیوارش سبزه
    یکی زرده
    یکی سفید
    سقفم سفیده
    سخت نگیرید ...
    داشتم شوخی میکردم...
    هوای سکوت عوض شه...
    بشه هوای شکوفه های ابیه هلو...:دی
    امروز بازم لاک پشت دیدم...
    خیلیی کوچولو..
    حقیقتی نصیحتیی...:دی
    ادم خیالیییییی...ینی شدت خیالی بودنش زیاده؟؟
    عمرا حقیقیی نیست:دی
    الان متن طولانیه نصیحت بود؟؟؟
    :دی
    خدا دست تکون نمیده نمیره.....نبود...خدا نبود
    ببخشید مزاحم سکوتتون شدم...
    شبتون پراز ....پراز تضاد هیچ...
    ینی از تو دل یکی خالی بشی....ینی تو دلش نباشی...
    خب غمگینه...
    ولی ....
    گاهی حقایق تلخن خب..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا