از یه جایی به بعد تو زندگی مجبوری بازی کنی!
هم خنده ات می شه وابسته به دو تا انگشت کنارِ لبت هم گریه ات
دستِ خودت نیس....دستِ روزگاره!
اینم دیالوگِ نقشِ مقابل!
فقط مدیون صد و بیست و چار هزار پیغمبرید اگه تو تیتراژ اسمِ منو نیارید!:دی
هم خنده ات می شه وابسته به دو تا انگشت کنارِ لبت هم گریه ات
دستِ خودت نیس....دستِ روزگاره!
اینم دیالوگِ نقشِ مقابل!

فقط مدیون صد و بیست و چار هزار پیغمبرید اگه تو تیتراژ اسمِ منو نیارید!:دی